3 حقیقت در مورد روابطی که دوام میآورند
برخلاف عبارت معروف «تو من را کامل میکنی»، که به نوعی نشاندهنده این است که افراد به تنهایی ناتمام هستند و تنها با پیدا کردن شریک زندگیشان کامل میشوند، روابط پایدار زمانی به اوج میرسند که هر دو طرف به عنوان...
برخلاف عبارت معروف «تو من را کامل میکنی»، که به نوعی نشاندهنده این است که افراد به تنهایی ناتمام هستند و تنها با پیدا کردن شریک زندگیشان کامل میشوند، روابط پایدار زمانی به اوج میرسند که هر دو طرف به عنوان افراد مستقل و کامل به هم ملحق شوند تا چیزی فراتر از خودشان بسازند.
عشق بادوام بر اساس تلاش مدوام میشود. تعهد و احترام متقابل زوجها را در طوفانهای زندگی حفظ میکند. روابط پایدار مراقبانه هستند و نیاز به اعتماد متقابل دارند.
در روابط طولانی مدت، عشق واقعی به چیزی بیش از جرقه اشتیاق و جذابیت نیاز دارد. عشق بادوام تنها بر اساس اشتیاق ساخته نمیشود، بلکه مسئله تلاش مدوام است. هنگامی که شوق اولیه با بالا و پایینهای یک رابطه محو میشود، در میان هرج و مرج و استرس روزانه، این تعهد و احترام متقابل است که زوجها را حفظ میکند و آنها را در طوفانهای زندگی با فداکاری تزلزلناپذیر هدایت میکند. در اینجا ۳ نشانه حیاتی از یک رابطه سالم و واقعبینانه ذکر شده که به ثبات، رضایت و طول عمر آن کمک میکند.
۱- روابط پایدار همیشه برابر نیستند
برابری در یک رابطه محبتآمیز به این معنا نیست که هر دو طرف همیشه در یک سطح هستند. موضوع اصلی حفط تعادل پویا است. هنگامی که یکی از طرفین به چالش میخورد و اصطلاحا لنگ میزند، دیگری برای ارائه پشتیبانی و کمک وارد عمل میشود. سازش و فداکاری از اجزای اساسی هر رابطه انعطافپذیر است.
۲- روابط پایدار مستلزم اعتماد متقابل است
احساس امنیت کافی برای به اشتراک گذاشتن هر چیزی با شریک زندگی خود سنگ بنای یک رابطه سالم است. این ایمنی باعث باز بودن و آسیبپذیری میشود و صمیمت عمیقتر را تقویت میکند. این همچنین تضمین میکند که هیچ موضوع مهمی پنهان نمیشود که باعث تقویت اعتماد میشود و رابطه را صادقانه و انعطافپذیر نگه میدارد.
۳- روابط پایدار هویتهای فردی را میپذیرد
بر خلاف اصطلاح رایج «تو من را کامل میکنی»، که نشان میدهد افراد به تنهایی ناقص هستند و تنها زمانی کامل میشوند که شریک زندگی خود را پیدا کنند، روابط پایدار زمانی شکوفا میشوند که دو طرف به عنوان افراد کامل و مستقل گرد هم آیند تا چیزی بزرگتر از خودشان خلق کنند. در چنین روابطی، افراد به دلیل ناامیدی، ناامنی، ترس از تنهایی یا صرفا به این دلیل که دیگران این کار را انجام میدهند، کنار هم نمیمانند، بلکه به این دلیل که واقعا میخواهند با هم باشند. این اتحاد بر اساس میل و تعهد بنا شده است، نه ضرورت یا الزام. ارتباطی که با ذهنیت « من تو را میخواهم» به جای « من به تو نیاز دارم» شکل گرفته باشد، بینهایت توانمندتر خواهد بود.