چرایی جنگ جدید رژیم صهیونیستی در غزه و نتایج نامطلوب آن؟

با وجود اینکه کمتر از دو روز از آغاز این جنگ می گذرد اما تلفات نظامی رژیم صهیونیستی بسیار افزایش یافته و در عین حال ناکارآمدی سامانه گنبد آهنین باعث هراس و وحشت صهیونیست های ساکن در شهرک های اطراف غزه شده و آنها را به فرار از این شهرک ها مجبور کرده است.
نیروهای مقاومت نه تنها از موشک های نقطه زن استفاده کرده اند بلکه در عرصه رسانه ای نیز کوشیده اند ابتکار عمل را در دست بگیرند. در وضعیت فعلی رژیم صهیونیستی دو راه بیشتر پیش رو ندارد یا باید هرچه سریعتر برخلاف مواضع اعلامی خود طرف های خارجی اعم از عربی، غربی و سازمان ملل را برای میانجیگری اجیر کند تا هرچه سریعتر شرایط آتش بس را فراهم کنند یا اینکه به استمرار جنگ و حتی گسترش آن دست بزند که در این صورت آینده ای نامعلوم در انتظار این رژیم خواهد بود.
حال سوال این است که چه عواملی موجب شده رژیم صهیونیستی علیرغم ناکامی های نظامی که از همان آغاز عملیات با آن مواجه شده است، یک چنین عملیاتی را در دستور کار خود قرار دهد؟
دستکم از دو منظر می توان به این سوال پاسخ داد.
نخست از منظر شرایط داخلی رژیم صهیونیستی و جناح راستگرای حاکم بر آن است. از این منظر هرچند جناح راستگرا به رهبری نتانیاهو در خلال دو سالی که ازبه قدرت رسیدن راستگرایان امریکایی به رهبری ترامپ می گذرد حداکثر بهره برداری را از این فضا در جهت پیشبرد سیاست های تجاوزگرانه خود در داخل اراضی اشغالی سال 1948 با نهایی کردن قانون تشکیل دولت خالص یهودی و یا در اراضی اشغالی کرانه باختری و بخصوص شرق قدس با انتقال سفارت امریکا به این منطقه بعمل آورده اند اما در خصوص نوار غزه می توان گفت که همه سیاست ها و اهداف آنها کاملا به شکست انجامیده و نه تنها نتوانسته اند اهداف پیش بینی شده در چارچوب معامله قرن را در این منطقه پیش ببرند بلکه عملا در برابر ابتکار جدید ساکنان غزه از جمله به راه انداختن تظاهرات حق بازگشت و یا بادبادک های آتش زا مستاصل شده اند .
این در حالی است که از یکسو این رژیم بتدریج وارد فضای انتخابات می شود و از دیگر سو هم پرونده های فساد مالی و اقتصادی نتانیاهو مفتوح است و هم اینکه با شکست جمهوریخواهان در انتخابات کنگره جناح راستگرای صهیونیستی به رهبری نتانیاهو نیز اولین ضربه و شوک را متحمل شده است. گذشته از این ،اختلافات داخلی نیز بین وزرای کابینه در خصوص نحوه تعامل با حماس در جریان بوده و برخی بر برخورد سخت و برخی دیگر بر مذاکره تاکید می کردند و اکنون مشخص شده است که طرفدران برخورد سخت توانسته اند حرف خود را به کرسی بنشانند.
دوم شرایط منطقه است که باز به نحوی در تشویق طرفداران جنگ در داخل کابینه نتانیاهو موثر بوده است. یکی از عوامل تاثیرگذار در این زمینه نزدیکی برخی از کشورهای عربی مانند عربستان ، امارات و بحرین به رژیم صهیونیستی علیرغم ادامه و گسترش فعالیت های ضد صلح آنها علیه فلسطینی ها بوده است و از این دید این رژیم و جناح جنگ طلب از تمایل عادی سازی برخی از کشورهای عربی با این رژیم به عنوان فرصت و پشتوانه ای برای حملات جدید استفاده می کند. عامل مرتبط دیگر در این زمینه ماجرای خاشقچی است که جناح کودتاگر سعودی به رهبری محمد بن سلمان را در تنگنای بی سابقه قرار داد و حتی احتمال برکناری وی مطرح شد. با توجه به اینکه محمد بن سلمان برای پیشبرد سیاست های منطقه ای رژیم صهیونیستی مهره کلیدی محسوب می شود لذا این رژیم تمام تلاش خود را برای نجات وی بکار گرفته است و از چند هفته پیش این احتمال وجود داشت که این رژیم برای ایجاد فضای تنفسی برای عربستان و شخص محمد بن سلمان بخواهد جبهه جدیدی را در غزه باز کند.
در مجموع می توان گفت که رژیم صهیونیستی از چند ماه پیش در پی سبک و سنگین کردن شرایط برای آغاز حمله به غزه بوده و در داخل موافقان و مخالفانی نیز داشته و بر همین اساس به نظر می رسد یکی از نتایج این جنگ برای این رژیم و بخصوص جناح راستگرا تشدید اختلافات داخلی با توجه به نتایج نامطلوب این جنگ در دو روز گذشته بوده است .
---------------------------------------
احمد کاظم زاد