وقت جدایی


وقت جدایی

وقت جدایی که رسید خاطره ها مهمون ما شد بر لب هایمان لبخند به ظاهر شیرین در دل هایمان غمگین جدا کرد من و تو از هم این غرور پست عاطفه ها با اشک در کنار خاطره ها نشست ای کاش می شد این غرور راشاعر:شبیر باقری

وقت جدایی که رسید
خاطره ها مهمون ما شد
بر لب هایمان لبخند به ظاهر شیرین
در دل هایمان غمگین
جدا کرد من و تو از هم این غرور پست
عاطفه ها با اشک در کنار خاطره ها نشست
ای کاش می شد این غرور را شکست
زندگی جاودانه کرد
عشق را معنی داد
تظاهرها را دور ریخت
من بود و تو
دنیای به دور از غرور
لبخندهایمان به دل راه داشت





جهانبان