دوش خواب دیدم که مرا یار شدی
انگشت در هم تا افلاک دلدار شدی
در اوج آسمان ها محو شدیم
تا اینکه در ابرها خیس شدیم
آبشار ز موهایت سرازیر شد
نسیمی وزید و دل آرام شد
بوی پیراهنت مرا سرمست کرد
طرز نگاهت مرا افسون کرد
برق لبانت هوش از سر رهاند
بوسه ی تو خواب از سر رهاند
انگشت در هم تا افلاک دلدار شدی
در اوج آسمان ها محو شدیم
تا اینکه در ابرها خیس شدیم
آبشار ز موهایت سرازیر شد
نسیمی وزید و دل آرام شد
بوی پیراهنت مرا سرمست کرد
طرز نگاهت مرا افسون کرد
برق لبانت هوش از سر رهاند
بوسه ی تو خواب از سر رهاند