نگاهم سلامیست که
ازسرانگشتانم می ریزد
بی ادعا تعظیم می کند
اماسرکشانه می بارد
سایش باران است
بر نازکای احساس .
تبسمی غمگین
می کاود درونم را ،
صدایم را شاید
روزی ازابرها شنیدی .
پ.ن
درسایه روشن این روزها
به آفتاب اعتمادی نیست ،
مگر عطر انسان مدهوش کند
پریشانی باد را
بگو فصل کدام گل
خورشید را معنا
کنیم .