سنگ zwnj;دل


سنگ zwnj;دل

میگن که وقتی شعر هم درمون دردت نیست باید بشینی و فقط درداتو بشماری حال و هوای شاعرت این روزا غمگینه ای کاش اون روزا نمی‌گفتی دوسم داری ای کاش راضی می‌شدی عاشق بمونی باز چن[د] وقته ذهنم با یهشاعر:نیما اسدی

میگن که وقتی شعر هم درمون دردت نیست
باید بشینی و فقط درداتو بشماری
حال و هوای شاعرت این روزا غمگینه
ای کاش اون روزا نمی‌گفتی دوسم داری

ای کاش راضی می‌شدی عاشق بمونی باز
چن[د] وقته ذهنم با یه فکر تلخ درگیره
اصلا از اول عاشقم بودی؟ نبودی نه؟
می‌دونم این فکر آخرش جونم رو می‌گیره

قلبم شبیه آینه‌س ، بیشتر مواظب باش
با قلب سنگت نشکنیش خیلی خطر داره
وقتی شکست هم نحسه هم دستاتو میبره
یه روز خوش توو زندگیت باقی نمی‌ذاره

با این همه زخمی که مونده رو تنم ، سرپام
من با تموم دشنه‌‌ها یه نسبتی دارم
اشکام ولی زخمامو آتیش می‌زنن هر شب
باید یه جایی دست از این شب گریه بردارم

شاکی شده چشمم اونم انگار کم آورده
میگه چهل ساله شبیه ابر می‌بارم
دیگه نمیخوام بشنوم حرفای بعدیشو
از این به بعد غم‌هامو توی گور میذارم





بره آهوی دلم