بهانه 3


بهانه 3

و نیست مرد سفر هر که ادعا دارد رفیق همسفر تو منم که جاده شدم که سخت بودم و از دست توست ساده شدم امید اینکه صدای قدم رسیدن توست تو مثل سوزن بن بست گنگ و تو داری همیشه باورم این است نخ نمیشاعر:نرجس نامجو

و نیست مرد سفر هر که ادعا دارد
رفیق همسفر تو منم که جاده شدم
که سخت بودم و از دست توست ساده شدم
امید اینکه صدای قدم رسیدن توست

تو مثل سوزن بن بست گنگ و تو داری
همیشه باورم این است نخ نمی بینم
تو سرد عامل برفی و یخ، نمی بینم
ببین چه کور شدم من، برای دیدن توست

ک منجلاب سیاهم، به جز تو مطمئنم
کسی به من نمی آید کسی نمی بارد
تو قطره قطره امیدی ک آسمان دارد
دلیل زندگی من فقط چکیدن توست

شبیه مهره ی هرزی ک جور پیچ نشد
و باز دور تن پیچ تازه می پیچد
صدات توی سرم بی اجازه می پیچد
و درد پیج سرم ناشی از شنیدن توست

پرنده ای و درختم ک لانه ات شده ام
پرنده‌ای و به اجبار دانه اینجایی
اجازه ای جهت رفتنت نمی خواهی
تمام دلهره ی من ولی پریدن توست

جهان اووج مرا بی تو زیر سر دارد
تو آسمان و زمین، نه که من زمین گیرم
دلیل بودن ابرست یا ک تقدیرم
چنین ک بی توام و سهم من ندیدن توست...


نون جیم


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


مجری معروف برنامه آشپزی ترکیه ای بعد از مدت ها بحران، طلاق گرفت!