لحظه ای خاطرت از یاد نرفت
از همان روزی که رفتی
روز دوم گریه هایم بی امان شد
و نفس هایم . . . به سختی . . !
سومین روز مضاعف شده دردم
انتظار و خود خوری های مداوم
یک هفته که شد امید هم رفت
از محضر آن کس
که قلبش را شکستی
عالمی گفت رسد آن صبحی
که برایم فکر دوم هستی
سالیانیست که رفتنی اما
من هر روز
بدان امید چشمم میگشایم
تا بینم
روبرویم تو نشستی
ای که تا اخر عمر
تو برایم فکر اول هستی
از همان روزی که رفتی
روز دوم گریه هایم بی امان شد
و نفس هایم . . . به سختی . . !
سومین روز مضاعف شده دردم
انتظار و خود خوری های مداوم
یک هفته که شد امید هم رفت
از محضر آن کس
که قلبش را شکستی
عالمی گفت رسد آن صبحی
که برایم فکر دوم هستی
سالیانیست که رفتنی اما
من هر روز
بدان امید چشمم میگشایم
تا بینم
روبرویم تو نشستی
ای که تا اخر عمر
تو برایم فکر اول هستی