"فقط خدا"
آرایه های چشم تو...
صد قافله از قوم تاتارند چشمانت
خونخواه و بی پروا چو مختارند چشمانت
در فتح گردن دستهایت پیشگامند و _
با قلب من در کار پیکارند چشمانت
صدها غزل بر تار مژگان تو میرقصند
در عاشقی انگار معیارند چشمانت
در گردش احساس من ای مرکز اعجاز
زیباترین سرمشق پرگارند چشمانت
احساس کردم بارها قلبم چنین می گفت
از دلبری لبریز و سرشارند چشمانت
طاقت ندارم دوری از تاب نگاهت را
یا بشنوم یک لحظه بیمارند چشمانت
در قامت محراب من وقتی که اینجایی
زیباترین تصویر دادارند چشمانت!
من سروِ نازِ عاشقی هستم که بی تردید
پیوسته در من رو به تکرارند چشمانت...
سروناز_زندیه
۲۵ دیماه ۹۸
دلبداهه ای دلانه جهت اندکی دلتکانی ...
آرایه های چشم تو...
صد قافله از قوم تاتارند چشمانت
خونخواه و بی پروا چو مختارند چشمانت
در فتح گردن دستهایت پیشگامند و _
با قلب من در کار پیکارند چشمانت
صدها غزل بر تار مژگان تو میرقصند
در عاشقی انگار معیارند چشمانت
در گردش احساس من ای مرکز اعجاز
زیباترین سرمشق پرگارند چشمانت
احساس کردم بارها قلبم چنین می گفت
از دلبری لبریز و سرشارند چشمانت
طاقت ندارم دوری از تاب نگاهت را
یا بشنوم یک لحظه بیمارند چشمانت
در قامت محراب من وقتی که اینجایی
زیباترین تصویر دادارند چشمانت!
من سروِ نازِ عاشقی هستم که بی تردید
پیوسته در من رو به تکرارند چشمانت...
سروناز_زندیه
۲۵ دیماه ۹۸
دلبداهه ای دلانه جهت اندکی دلتکانی ...