ما در این مقاله سعی داریم با آگاهی دادن به والدین و نحوه برخورد با تعارضات در هر مرحله از رشد جنسی از آسیبهای شخصی و اجتماعی آن در آینده جلوگیری کنیم. والدین باید بدانند که با آموزشهای صحیح، صبوری و آرامش، تشویق و تنبیه به موقع و کمک از مشاوران قادر خواهند بود به راحتی این دوران را سپری کنند؛ زیرا در بسیاری از مواقع این خانوادهها هستند که با تربیت نادرست و رفتار نامناسب مشکل آفرین خواهند بود. طبق نظریات روانشناس مشهور جهانی، زیگموند فروید؛ رشد و تکامل روانی جنسی هر فرد در طول ۵ سال ابتدایی زندگیاش شکل گرفته و تثبیت میشود و اختلالات روانی هر فرد در بزرگسالی، از کودکیاش سرچشمه میگیرد. فروید برای دیدگاه خود از نظریه تکامل روانی-جنسی، پنج مرحله اصلی را بیان کرده است: مرحله دهانی/ مرحله مقعدی/ مرحله تناسلی/ مرحله نهفتگی/ مرحله جنسی تناسلی.
در دوران مختلف، رشد تمایلات جنسی هر فردی مراحل مختلفی دارد که اگر به سلامت طی شود فرد از نظر جنسی در آینده حیات جنسی سالمی داشته و اگر در کودکی و در سنین رشد جنسی یعنی (بعد از تولد تا پنج سالگی) دچار تعارض و اختلال شود، در بزرگسالی به مشکلات جنسی و روانی متعددی دچار خواهد شد.
فروید با بررسی و تحلیل رفتارهای جنسی کودک به این نتیجه رسید که تعارضهای جنسی قدرتمندی در نواحی شهوتزا و نواحی خاصی از بدن کودک، امکان بروز خواهند داشت و این تعارضها و اختلالات در سنین مختلف رشد در یک نقطه خاصی از بدن امکان بروز خواهند داشت که کودک برای در امان ماندن از این تعارضها و مشکلات، قبل از ورود به مرحله بعدی باید به حل آن مسائل و تعارضات بپردازد تا هر دوره به سلامت طی شود. گاهی اوقات کودک نمیتواند از یک مرحله رشد به مرحله بعدی منتقل شود (تثبیت یا ماندگاری) که به دو علت است:
۱- تعارض به درستی حل نشده است
۲- نیازهای کودک در آن مرحله به خوبی توسط والدین برطرف نشده و یا والدین از آن به آسانی گذر کردهاند.
در هر دو صورت گفته میشود که کودک در آن مرحله رشد تثبیت شده است. در تثبیت یا ماندگاری، قسمتی از انرژی جنسی صرف گذران آن مرحله شده که باز هم دو حالت پیش می آید:
۱- کودک قادرنبوده به سلامت تعارضها را حل نماید
۲- به دلیل ارضای افراطی نیازهای مرحله، بخش زیادی از انرژی لذت جوی جنسی در آن مرحله صرف شده و به اصطلاح میگویند کودک در آن مرحله ماندگار گشته و در کودکیاش مانده است.
و اینگونه میشود که مثلاً در بزرگسالی گفته میشود فرد رفتارهایی از خود نشان میدهد که ناشی از عدم گذران صحیح مراحل رشد شخصیت در گذشته است و به نحوی عدم پختگی و رشد نایافتگی شخصیت جنسی را تفسیر میکند.
مراحل رشد روانی جنسی
زیگموند فروید مراحلی را که یک کودک در طول زندگیاش طی میکند به چند دسته اصلی تقسیم کرده و بیان داشته که گذران صحیح این مراحل منجر به ایجاد یک شخصیت کامل و سالم و بدون تعارض در آینده خواهد شد. او همچنین بیان داشته که سه مرحله اول از این پنج مرحله مهمترین مراحل رشد شخصیت کودک در ۵ سال اول زندگی است و بعد از آن تنها تغییرات جزئی در شخصیت افراد ایجاد میشود.
۱- مرحله اول؛ مرحله دهانی:نخستین مرحله رشد روانی جنسی از بدو تولد تا دو سالگی است. همان طور که میدانید در طول دو سال اول زندگی تنها نیاز کودک از طریق دهان و با شیرخوردن تامین میشود؛ پس دهان منبع اصلی لذت کودک است. این لذت همان مکیدن، گاز گرفتن و بلعیدن است که کودک از طریق دهان، گونهها و لبها با آن آشنا شده و به نیازهایش پاسخ میدهد. پس، مادر میشود اولین هدف جنسی و هدف ارضای غریزههای جنسی کودک.
نکته قابل تامل در این مرحله نحوه پاسخگویی مادر به این نیاز کودک است؛ اگر مادر به درستی پاسخگوی نیاز کودکان نباشد مثلاً در هنگام گریه کردن نوزاد از گرسنگی به کار دیگری مشغول باشد و در زمانی که کودک میخواهد نیاز خود را برطرف کند مادر بر بالینش حاضر نشود و یا از شیر دادن امتناع ورزد ارتباط به خوبی شکل نگرفته و کودک به نیاز خود پاسخ نمیدهد و ماهیت دنیای کودک این گونه شکل میگیرد که دنیا بد، ناکام کننده و خطرناک است. این عدم رفع نیاز منجر به تثبیت در مرحله دهانی شده و مشکلات زیادی را به دو صورت شخصیت جذب دهانی و شخصیت پرخاشگر یا آزادگر دهانی در بزرگسالی به وجود خواهد آورد که فرد با این دو خصوصیات شخصیتی، بسیار تمایل به مکیدن انگشتان/ پرخوری/ سیگار کشیدن/ قلیان کشیدن/ بوسیدنهای طولانی همراه با خشونت خواهد داشت و در بزرگسالی نیز در ارضای حس جنسی خود دهانی خواهد شد.
شخصیت جذب دهانی: از آنجایی که در طول مرحله اول خوردن، آشامیدن و مکیدن برای کودک بسیار لذت بخش است اگر کودک در مرحله جذب دهانی تثبیت شده باشد به فعالیتهایی که مربوط به دهان و لبها است مانند خوردن، آشامیدن، سیگار کشیدن و بوسیدن در بزرگسالی علاقه وافری نشان خواهد داد. از آنجایی که کودک در این مرحله بسیار وابسته به مادر خود بوده و به دیگران علاقه و تمایل کمتری دارد زیرا تنها مادر را عامل کسب لذت و رضایت میداند اگر مادر در طول دو سال شیردهی و پاسخگویی به این نیاز کودک افراط ورزد، مثلا دوران شیردهی به کودک را طولانیتر کند کودک در بزرگسالی شخصیتی بسیار وابسته و متکی به دیگران و فردی ساده لوح خواهد بود که به راحتی هر حرفی راکه بشنود باورکرده و به آن عمل کرده و آن را میپذیرد و به نوعی شخصیت دهانی پذیرا خواهد داشت.
شخصیت آزارگر دهانی: این رفتار با بیرون آمدن اولین دندانهای کودک بروز میکند و زمانی که اولین دندانهای شیری کودک بیرون میآیند کودک سینه مادر و یا هرچیزی دیگر را به سمت دهان برده گاز میگیرد و یا تف میکند. این دو عمل در کنار عمل شیرخوردن که ناشی از عشق ورزیدن بوده نشانه نفرت نیز میباشد که کودک برای اولین بار آن را با گاز گرفتن نشان میدهد. اگر کودکی در این مرحله تثبیت شود و نتواند به راحتی آن را کنار بگذارد؛ آنگاه در بزرگسالی شخصیتی بدبین/ بددهان/ بسیار مایل به جرو بحث کردن/نیش و کنایه زدن خواهد داشت و نوعی حسادت همراه با خشونت در او شکل میگیرد.
۲- مرحله دوم؛ مرحله مقعدی: (شامل انواع کشمکشها بر سر قدرت)این مرحله بیشترین لذت را برای کودکان گروه سنی ۱۸ ماه تا ۳ سال خواهد داشت. در این سن کودک یاد میگیرد که چگونه خود را نگه دارد تا به توالت برسد و سپس خود را رها کند. مرحله مقعدی اوج لذت را از طریق مقعد به کودک میرساند، این دوران دقیقاً زمانی است که کودک به روی اندام مقعدی خود حساس شده و برایش مهم است؛ تمایل دارد به عنوان سرگرمی با آن بازی کند دقیقا زمانی که والدین از کودک میخواهد که در هنگام احساس نیاز به دستشویی رفتن خود را مهار کرده و سپس در مکان مناسب (توالت) خود را رها کند (آموزش نگه داشتن و رها کردن)؛ این نگه داشتن و رها کردن برای کودک لذت جنسی به همراه دارد و افراط در آموزش و طولانی کردن آن برای کودک اختلال آفرین خواهد بود و منجر به تثبیت و مانایی در این مرحله می شود. این مرحله همچنین شامل انواع کشمکشها بر سر قدرت نیز بوده است. کودک علاوه بر آموزش توالت رفتن نگه داشتن و رها کردن یاد میگیرد که چه چیزی را بخورد، چه موقع حرف بزند، چه موقع بخوابد، چگونه و چه لباسی را در چه موقعیتی بپوشد و مجاز است چه کسانی را ببوسد. اگر والدینی که وظیفه تربیت و نگهداری کودک را برعهده دارند بیش از حد آسانگیر باشند کودک در این مرحله تثبیت خواهد شد و انواع تعارضات و مشکلات را در بزرگسالی متحمل میشود. یک پدر و مادر بسیار آسان گیر فرزندی با خصوصیات اخلاقی ولخرج، گشادگی، سلطه پذیری، شلخته و نامرتب تربیت کرده و یک والدین بسیار سختگیر نیز فرزندی بسیار سختگیر، یکدنده و البته منظم، دقیق و وسواسی تربیت میکنند. نکته مهم در سبک تربیتی کودک اینجا است که در این مرحله نباید به کودک بسیار سخت گرفت و در هنگام رفتن به مهمانی قبل از پوشاندن لباس بچه اصرار بیمورد و سخت گیرانه داشت که حتماً بچه تخلیه انجام دهد و اجابت مزاج کند؛ سختگیری زیاد برای اجابت مزاج در زمانی که بچه نیاز به توالت رفتن ندارد موجب مشکلات بزرگتری در بزرگسالی میشود؛ اینگونه کودکان در بزرگسالی شخصیتی بسیار خسیس و مغرور نسبت به ابراز احساسات دیگران و یکدنده در امور خواهند داشت.
۳- مرحله سوم؛ مرحله تناسلی آلتی:فروید معتقد بود که در این مرحله تمایلات جنسی کودک به اوج خود میرسد. در این مرحله که از ۳ سالگی تا ۶ سالگی شروع میشود هر دو جنس دختر و پسر به اندامهای تناسلی خود علاقه زیادی نشان داده و در بازیهای کودکانه مانند دکتربازی به حس ارضای کنجکاوی جنسی خود و شناخت تفاوتهای اندامی خود میپردازند. مرحله تناسلی شامل دو مرحله اُدیپی و الکترا بوده که برای دو جنس متفاوت است. مرحله ادیپی که مرحلهای است بین ۴ تا ۷ سالگی در پسران و با نام عقده اُدیپی شناخته میشود پسر را متوجه مادر کرده و رقیب پدر میکند. در واقع عقده اُدیپی ابراز تنفر و رقابت با پدر هم جنس و تمایل به مادر جنس مخالف است که نهایتا منجر به تشکیل شخصیت فرامن در کودک شده و توانمندی ایجاد و ایفای نقش در کنار جنس مخالف را نهادینه میسازد، عقده الکترا در مورد دختران مطرح میشود که مادر را رقیب خود پنداشته و نوعی حسادت جنسی به او دارد.
در این مرحله نیز موضوع مهم نحوه برخورد والدین با نیازهای جنسی کودکان است هم آسان گیری و هم سخت گیری بیش از اندازه منجر به تثبیت مرحله و ایجاد مشکل در زندگی فردی کودک میشود. ارضای بیش از حد نیاز جنسی کودک در بزرگسالی منجر به تکبر و غرور، دلبری بیش از حد، شیک پوشی، بی پروایی و بسیار معاشرتی بودن میشود و سختگیری بیش از حد نیز منجر به خجالتی شدن، حس ناتوانی، بیزاری و نارضایتی از اندام جسمی و شخصیتی فرد و سادگی بیش از حد او میشود.
این مرحله حدوداً آن زمانی است که کودک وارد مدرسه شده و بیشتر توجهاش به سمت رابطه با همسالان و بازیها میشود. شروع این مرحله از زمان ۶ سالگی تا فرا رسیدن بلوغ است؛ این مرحله به نسبت مراحل دیگر کم تعارضتر بوده و در آرامش بیشتری طی میشود در این بازه سنی کودک بیشتر تمایل دارد امیال جنسی خود را نادیده گرفته و وقت و انرژی خود را صرف فعالیتهای فیزیکی و اجتماعی دیگر کند. در این مرحله رابطه پسر با پدر و دختر با مادر بهبود یافته و به برقراری ارتباط دوستانه با یکدیگر تمایل بیشتری خواهند داشت. این زمان بهترین زمان برای تربیت کودک و پرورش و تقویت مهارتهای اجتماعی و ارتباطی (والدین هر دو) کودک است و به تقویت ارتباط با جنس مخالف در آینده کمک میکند.
۵- مرحله پنجم؛ مرحله جنسی:این مرحله که مرحله نهایی رشد روانی- جنسی شخصیتی است؛ با بلوغ جنسی آغاز میشود. در این مرحله از رشد، فرد بالغ گشته و دیگر تعارضات جنسی و روانی کودکی را نمیسازد و بیشتر چیزی را بروز میدهد که در او شکل گرفته است. در این مرحله فرزند جوان از طریق ارتباط با جنس مخالف به تحریک و ارضای جنسی میرسد که اگر نظارت والدین نباشد و یا فرد از کودکی تعارضاتی را به همراه خود به نوجوانی آورده باشد از حدودی که جامعه تعیین کرده گذر کرده و تنها به فکر لذات جنسی و ارضای آن به هر طریقی میشود. اما اگر نیازها در چارچوب خود قرار گیرند، خواهیم دید که فرد سالم در این مرحله میل شدیدی به کسب رضایت جنس مخالف و مورد علاقه خود داشته و دیگر از مرحله فردگرایی گذر کرده و تمایل به دگر گرایی و خوشبخت کردن دیگری خواهد داشت و نوعی تعادل رفتاری همراه با درک متقابل و نوع دوستی را در فرد مشاهده خواهیم کرد.
منبع: sigmund freud theory
مطالب مرتبط:
آموزش مسائل جنسی و زناشویی به کودک
علائم اعتیاد جنسی و روشهای درمان آن