جمالالدین صبر، معروف به جمال ثریا شاعر و نویسنده ترک است، شعر جمال ثریا آمیخته با طنز است و او را می توان جز بنیان گذاران جریان شعر نو دوم در ترکیه به حساب آورد.
در لابلای داستانی از گل های شب
به بهای خستگی اسب ها
انگار، کسی به نام او بود
که دهانی زیبا داشت
پس از ساعت ها عشق بازی
پشت تلفن
میرفت و صدایش را میشست
در گریبانش
دکمهای بزرگ و گیسوان بلندی داشت
آن هنگام که لیوان شراب را سر میکشید
ازدحام و وحشت غریبی میان انگشتانش بود
آن شب در آکسارای را
هرگز از یاد نمیبرم
که دست بر صورتام کشیده بود
انگار
هر قدر که به دریا نزدیک میشدم
باورم میشد که عظمت این روشنا
از چهرهی من بود
بارش باران
به هنگام تسکین درد
از حلاوت بودنش
اتفاقی بینظیر بود
شبیه سازدهنی کولیان جنوب
رنگارنگ
و چنان کیسه مملو از پرنده
آوایی خوش در گلو داشت
جمال ثریا
ترجمه از سیامک تقی زاده
منبع: خانه شاعران جهان