دیگر کسی برای هنر اره به دست نمی‌گیرد


دیگر کسی برای هنر اره به دست نمی‌گیرد

کیش-ایرنا- کیومرث صیاد،‌ هنرمند معرق‌کار جزیره کیش در گفت‌وگو با ایرنا معتقد است که با روند موجود و در شرایطی که جوانان غرق در فضای مجازی شده‌اند،‌ دیگر کسی در آینده برای هنر اره به دست نخواهد گرفت.

نقش و نگار زدن روی چوب و طراحی با چاشنی خلاقیت از مشخصه های هنر معرق کاری است؛ هنری که هر روز به قدمتش اضافه و بر غنا و زیبایی اش افزوده شده است. معرق از قدیمی ترین هنرهای سنتی ایرانی روی چوب است که دستان هنرمند و صدای برش چوب، تابلوهای چشم نوازی را خلق می‌کند.

کیومرث صیاد یکی از این هنرمندان است که سال هاست هنر خود در قالب تابلوهایی زیبا در معرض عموم گذاشته است.

او در سال ۱۳۳۴ در شهرستان ری متولد شد و از کودکی نزد پدر هنرمند خود به کار صنایع دستی پرداخت. در سالهای تحصیل در دانشگاه به صورت تخصصی معرق کاری را شروع کرد . تا اینکه در سال ۱۳۷۰با استاد شمسیان ، یکی از بهترین اساتید معرق آشنا شد و از همان زمان تحت تعلیم و نظارت ایشان هنر معرق را ادامه داد. حاصل سال ها زحمت این هنرمند ۴۰ اثر ارزشمند از نقش های زیبا با سوژه های مذهبی، تاریخی و فرهنگی است. تمامی آثار ایشان از نوع معرق تمام چوب بوده و در رنگ آمیزی و طراحی تابلوهایش از هیچ رنگ و خطی استفاده نکرده است.

کیومرث صیاد در بیش از ۱۵ نمایشگاه فردی و جمعی آثار خود را به نمایش گذاشته است و تعدادی از تابلوهای او در نمایشگاه‌های آثار چوبی دو سالانه میراث فرهنگی در سال ۱۳۷۸ و همچنین در هشتمین نمایشگاه قرآنی به عنوان اثر برگزیده انتخاب شده اند.

از آخرین کارهای وی می توان به تابلو علمدار کربلا اقتباس از اثر استاد فرشچیان، موعظه مسیح و تابلو چلچراغ در سال ۹۱ و در نهایت هفت خوان رستم در سال ۹۸اشاره کرد که در جزیره کیش خلق شده است.

دیگر آثار معروف صیاد تابلوهای عصر عاشورا، مولود کعبه ، سهراب و گردآفرید ، گوساله سامری (اثر نیکولاس پازین) ، یوسف و برادرانش اثر فرانکویس پاسکال و هاجر و اسماعیل از فرانسیسکو کوزا است.

صیاد که سال ها یکی از مدیران موفق در حوزه امور مجامع و حسابرسی بوده بیش از یک دهه است که در جزیره کیش زندگی می کند و در کنار خلق آثار معرق به عکاسی و فیلمبرداری از جزیره نیز می پردازد.

حضور چشمگیر استاد در معرق و دغدغه وی به محیط زیست جزیره کیش و خلق عکس‌ها و تصاویر زیبا و ناب از جزیره بهانه‌ای برای گفت و گو با وی شد. صیاد بارها در بین صحبت‌های خود از کمک‌های بی دریغ همسرش یاد می کند و معتقد است اگر همراهی های او نبود در این ده سال اخیر کار معرق را کنار می گذاشت.

در ابتدا قدری از تاریخچه هنر معرق در ایران برای‌مان بگویید؟

واژه معرق به معنای تکه تکه است و همانطور که می دانید از تکه های چوب و بدون استفاده از هیچ رنگی درست می شود و فکر می کنم ارزش این تابلوها هم به همین مسئله بر می گردد. به نظرم، سابقه این هنر در ایران به صد سال می رسد که شخصا در نیم قرن آن حضور داشتم. البته این تاریخچه مربوط به معرق چوب است. اگر نه معرق کاشی سابقه ای هفتصد ساله دارد.

سابقه هنر معرق در کشورهای دیگر به چه صورت است ؟

فکر می کنم این هنر در خارج از این مرزها؛ هنری جدید به حساب می آید و تغییر و تحولات آن در ایران شکل گرفته است. من بارها استقبال علاقمندان هنر معرق را در خارج از کشور دیده ام. دوست داشتم این هنر را در خارج از این مرز بوم بیشتر از پیش به نمایش بگذارم. ولی متاسفانه به دلیل شرایط کرونا و همچنین عدم اولویت هنر در ارگان های ذیربط نتوانستیم این آثار را به شکل گسترده در خارج از مرزها و حتی ایران در معرض نمایش بگذاریم. امیدوارم در آینده شرایط بهتری برای چنین کار فراهم شود.

چه زمانی کار معرق را شروع کردید؟

آشنایی‌ام با هنر معرق به سال های بعد از انقلاب بر می‌گردد. سال ها کار معرق را انجام دادم تا اینکه سال ۷۰ با استادی به نام آقای شمسیان آشنا شدم. آن زمان هم کار معرق می کردم و هم به عنوان یکی از مدیران ایران خودرو دیزل مشغول به کار بودم. طی جلسه ای که با استاد شمسیان داشتم قرار شد شش ماه آموزش ببیننم. به ایشان گفتم مدت هاست کار معرق انجام می دهم و استاد هم کم کردن دوره آموزشی ام را منوط به پیشرفتم در این عرصه کردند همان جلسه اول ایشان متوجه علاقه و پیشرفت من دراین عرصه شدند و معتقد بودند از فردا می توانم تابلوام را شروع کنم.

هیچ وقت تصمیم نداشتید در هنر ادامه دهنده راه پدر باشید؟

پدر شاعر و مجسمه ساز بودند. به نظرم مجسمه سازی هنری است که به شخص هنرمند الهام می شود. نمونه اش را در پدرم دیده ام. ایشان از وسایل کاملا ابتدایی آثاری خلق می کردند که ببینده باور نمی‌کرد این اثر از یک جسم بی ارزش به دست آمده است. به نظرم چنین هنری برگرفته از توجه ویژه ای است که خداوند به هنرمند دارد.

جالب است که یک مدیر مالی در کنار سمتی که بر عهده دارد کار هنری را تا این اندازه خوب و دغدغه مند دنبال کند. این تناقض برای خودتان تا چه اندازه جالب و یا حتی سخت بود؟

هنر در خانواده ما موروثی بود. پدرم سالهای قبل از انقلاب کارهای هنری می‌کرد و من در این فضا بزرگ شده بودم. در ادامه هم با شخصی به نام میلاد کیایی آشنا شدم. خاطرم است آن زمان با اینکه سن کمی داشتم تابلویی درست کردم وآقای کیایی بعد از دیدن تابلو میناتور، من را تشویق کرد. این تشویق‌ها فعالیت من را به جایی رساند که در سن ۲۰ سالگی نمایشگاه بزرگی از آثار مینیاتور برگزار کردم که با استقبال خوبی رو به رو شد. این اتفاق برای سال های قبل از انقلاب است.

اشاره کردید که هنر در خانواده شما شکل موروثی داشته است. انتخاب نوع هنر تا چه اندازه بر عهده خودتان بود. خانواده و به خصوص پدر در این راه اعمال نظر داشتند؟

زمانی که شروع به فعالیت هنری کردم ۱۵ سالم بود. خاطرم است با اره مویی عکس هایی را با چوب بریدم و بر روی پارچه مخمل چسباندم. پدرم از این تابلو استقبال کرد و همین مسئله مرا مجاب کرد تابلو را به دیگران هم نشان بدهم. همین تشویق‌های مکرر من را به ادامه کار علاقمند کرد. نتیجه آن همان نمایشگاهی بود که در ۲۰ سالگی و در سال ۵۲ برگزار کردم. تنها فروش آثارم نیز به همان سال ها برمی‌گردد که فردی تمام تابلوهای من را خرید و به درآمد قابل توجهی دست پیدا کردم.

تا جایی که می دانم هیچ گاه تصمیم به فروش تابلوهایتان نداشتید، چرا؟ تا به حال با پیشنهاد وسوسه برانگیزی در خصوص خرید تابلوهایتان روبه‌رو نشده اید ؟

این تابلوها حاصل یک عمر زحمت است. اگر تصمیم داشتم به فکر درآمد از این کار باشم، در رشته تحصیلی ام بیشتر فعالیت می کردم که بی شک نتیجه مالی بیشتری برایم حاصل می‌شد. همچنین ما زمان زیادی برای ساخت هر اثر صرف می‌کردیم. به طور مثال تابلوهای بزرگ حدود شش ماه زمان می‌برد و قطعا چنین زمان ارزشمندی، قابل قیاس با عدد و رقم نیست.

دیگر کسی برای هنر اره به دست نمی‌گیرد

یکی از از ویژگی های آثار شما روایت یک قصه و یا محتوا است. ایده این قصه ها از کجا نشأت می گیرد؟

در ده سال اخیر برای طراحی و ساخت یک تابلو از مدتها قبل به اتفاق همسرم مطالعه و تحقیق می کنیم. چراکه هر ایده ای را نمی‌توان به معرق تبدیل کرد. به طور مثال در خصوص تابلویی که برگرفته از داستان‌های شاهنامه است مدت ها مطالعه کردیم تا به داستان هفت خوان رستم رسیدیم. بی شک چنین موضوعی مستلزم رنگ های بیشماری بود که نشاطی هم به تابلو بدهد. به همین منظور کل چوب هایی که در ۲۰- ۳۰ سال اخیر جمع آوری کرده بودیم را کنار هم چیدیم و رنگ های خوب را جدا کردیم.

قطعاً برای تنوع در در آثارتان باید از چوب‌های متنوعی هم استفاده می کردید و این مساله زمان و اطلاعات زیادی را می‌طلبید. در خصوص این پروسه کمی توضیح دهید.

من برای این کار تمام چوبهای ایران را شناسایی کردم. به اتفاق همسرم سفرهایی به اصفهان، خراسان شمالی؛ همدان، تبریز و… داشتیم. حتی به محل رویش چوب ها رفتیم. همچنین برای تنوع بیشتر کار، چوب هایی را نیز از کشورهای خارجی سفارش میدادم و برای تحقیق، سفرهایی هم به خارج از کشور داشتم. گاهی باورش برایم سخت بود که در دیگر نقاط جهان چنین تنوع رنگ چوبی وجود داشته باشد.

برای انتخاب سوژه تابلوهای خود منبع الهامی هم دارید؟

بله؛ به طور مثال درباره تابلوی کودک کار چنین اتفاقی افتاد. برای این تابلو بیش از صد عکس مربوط به کودکان کار را مورد بررسی قراردادیم. از افراد مختلف برای انتخاب بهترین عکس نظرسنجی کردیم که به ده عکس رسیدیم و در نهایت سه عکس را برای تابلوی کودک کار انتخاب شد.

در این سال ها شاگردی هم تربیت کرده اید که به نوعی ادامه دهنده شیوه ی کاری شما به خصوص در مورد انتخاب موضوع باشد؟

بله. چندین شاگرد داشته ام. ولی متاسفانه به دلیل کمبود وقت نمی توانم در این زمینه فعالیت زیادی داشته باشم. در حال حاضر هم در جزیره اگر کسی نیاز به کمک داشته باشد بی شک دریغ نمی کنم.

با توجه به پیشرفت تکنولوژی و اقبال جوان‌ها به محتویات دنیای مجازی، هنر معرق تا چه اندازه می تواند جایگاه خود را حفظ کند؟

قطعا این جایگاه کمرنگ‌تر شده است. این روزها جوان ها و حتی کودکان بیشتر از هر چیزی وقت خود را با فضای مجازی سپری می‌کنند و بی شک این موضوع آن ها را از هنرهای این چنینی دور می‌کند. بعید می دانم کمتر کسی در سال های آینده اره به دست بگیرد و ساعت ها وقت خود را صرف بریدن چوب کند.

ولی شما خیلی خوب توانسته‌اید خودتان را با این تکنولوژی همراه و هماهنگ کنید. فعالیت شما در حوزه عکاسی و محیط زیست جزیره کیش قابل تحسین است.

بله. نتیجه ده سال حضور در جزیره, حدود ۲۰۰ هزار عکس است. همچنین حدود چهار سال است که از مناظر زیبای جزیره فیلمبرداری می کنم و مستندهایی هم از این فیلم‌ها ساخته شده است.

این علاقه از کجا ناشی می شود؟

من از هر فرصتی برای تماشا و ثبت گوشه به گوشه جزیره استفاده می کنم. دور جزیره را بارها گشته ام و از آن جایی که نگاه هنری به فضای اطرافم دارم از هیچ صحنه ای به راحتی عبور نمی کنم. به طور مثال روز گذشته از مقابل پارک آبشار می‌گذشتم. حس زیبایی از دیدن منظره پارک پیدا کردم که دراین سال های حضور در جزیره تجربه نکرده بودم. از زاویه متفاوت عکاسی کردم و در صفحه ام به اشتراک گذاشتم. استقبال خوبی از این تصاویر شد و بسیاری از کیشوندان معتقد بودند با اینکه به وفور از جلوی این منطقه عبور کرده ایم ولی این صحنه را ندیده‌ایم.

این نگاه و علاقمندی به طبیعت جزیره شما را این جا ماندگار کرده است؟

سفرهای زیادی به شهرها و کشورهای متعدد داشتم ولی معتقدم هیچ جایی آرامش جزیره کیش را ندارد. طبیعت و سکوت جزیره بی نظیر است. این نگاه و علاقمندی ام به جزیره دستاوردهایی هم برای من به همراه داشته است. به طور مثال با نگاه به ابرها، شکل غروب کشتی یونانی برایم قابل پیش بینی است و برای عکاسی از صحنه های ناب غروب به آن منطقه می روم.

درحال حاضر مشغول کار بر روی چه تابلویی هستید؟

فعلا مشغول ساخت تابلویی هستم که تصاویر چهره‌های مشهور دنیا در آن کار شده است. بی شک بعد از پایان کار نمی‌توان قیمتی روی این اثر گذاشت. تفاوت این اثر با دیگر تابلوها این است که چهره های حاضر در تابلو ما به ازای عینی دارند. مخاطب با این چهره ها کاملا آشنا است و این مسئله کار را سخت تر می کند.

گفت‌وگو از: سمیرا جعفری


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

با عینک گذشته مسائل را نبینیم/از سخنان مدیرعامل باشگاه صنایع هرمزگان متعجبم