سیمرغ
شب وتیرگی ها به جان دوخته
بسی روزگاری که دل سوخته
چو سیمرغ خیزدزبانگ اخترم
شود شادمان خانه و کشورم
بیایید ای مرغکان جگر سوخته
بیایید ای همایان پر سوخته
چو آهنگ باران فروزان شوید
همه جاری دشت شیران شوید
چونان بالها را بهم گسترید
که این پرده تیره را بگسلید
چو آن شام تیره رود زاین دیار
برون آید آن پرتو زر نگار
شما جان پرواز را گسترید
توان را زسیمرغ پدید آورید
زهرمرغ یک پربه آتش زنید
جهان را سراسر به مهر افکنید
هزاران شهاب واز پران برفروخت
هزاران ستم اهرمن سوخت سوخت
شب تیره روشن شده زین نوید
سپیده برآمد جهان شد پر امید
بانوی مهر ایران
شب وتیرگی ها به جان دوخته
بسی روزگاری که دل سوخته
چو سیمرغ خیزدزبانگ اخترم
شود شادمان خانه و کشورم
بیایید ای مرغکان جگر سوخته
بیایید ای همایان پر سوخته
چو آهنگ باران فروزان شوید
همه جاری دشت شیران شوید
چونان بالها را بهم گسترید
که این پرده تیره را بگسلید
چو آن شام تیره رود زاین دیار
برون آید آن پرتو زر نگار
شما جان پرواز را گسترید
توان را زسیمرغ پدید آورید
زهرمرغ یک پربه آتش زنید
جهان را سراسر به مهر افکنید
هزاران شهاب واز پران برفروخت
هزاران ستم اهرمن سوخت سوخت
شب تیره روشن شده زین نوید
سپیده برآمد جهان شد پر امید
بانوی مهر ایران