زنده به عشق


زنده به عشق

عشق خود را همچوخون در پیکرم جاری بکن بی تو حیاتم میرود از کف،بیا کاری بکن دلبسته ام در کوی تو،گم گشته ام در موی تو خون شد دل از دوری تو،با من توغمخواری بکن آرامشم در دست توست،آسایشم در یکشاعر:محمدرضا نجفی

عشق خود را همچوخون در پیکرم جاری بکن
بی تو حیاتم میرود از کف،بیا کاری بکن

دلبسته ام در کوی تو،گم گشته ام در موی تو
خون شد دل از دوری تو،با من توغمخواری بکن

آرامشم در دست توست،آسایشم در یک نگاه
طاقت ندارم بیش از این،بیا و دلداری بکن

این باغ دل را حاصلی،من ناقصم تو کاملی
درخت جان محصول داد،تو بهره برداری بکن

اندر فراغت روز وشب،باخویش مداحی کنم
حالا شنیدی روضه ام،با من کمی زاری بکن

من ناتوانم،بیش از این،یارا ندارم صبر را
خواهی که باشم در برت،دستم بگیر یاری بکن

در انتظارت تا سحر،بگذشت عمرم سر به سر
یک شب به یاد عهدمان،شب زنده داری بکن

اشعار من با یاد توست،برخواندنش وقتی بزار
دانم برایت سخت است،یکبار اجباری بکن

شعرم به آخر میرسد،جان میدهد گویا قلم
ته مانده های جوهرت را،ای قلم جاری بکن

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکسی جالب و زیرخاکی از حسن جوهرچی در روز عروسی اش/ تصویر