ایستگاه دلنوشته 83


ایستگاه دلنوشته 83

در آسمانی که ابرهای سیاهش در آغوشِ هم رفته اند کبوترانِ سفید امیدی به پرواز ندارند! ******* چراغِ سبز در دستِ سوداگرانِ شرف چراغِ قرمز بر قلبِ افشاگرانِ شب و چراغِ زرد در گلوی فریادگرانِشاعر:عبدالمجید حیاتی

در آسمانی
که ابرهای سیاهش
در آغوشِ هم رفته اند
کبوترانِ سفید
امیدی به پرواز ندارند!

*******

چراغِ سبز
در دستِ سوداگرانِ شرف
چراغِ قرمز
بر قلبِ افشاگرانِ شب
و چراغِ زرد
در گلوی فریادگرانِ سکوت است!
به چراغِ راهنمایی هم
دیگر اعتمادی نیست!

*******

مژه های نازکم
بر پلک هایم
شلاق می زنند
تا بیدار نگهدارند
چشمانِ خسته از روزگارم را...!

*******

سرمای زندگی ام را
به تَبِ مسّکن
راضی نیستم!
تنها
مرگی آتشین
گرم می کند
یخ های افسردگی ام را...!

*******

مُشت خالی از کینه
بر دهانِ پُر حرف
بهتر است
تا مُشتِ پُر از خشم
بر دهانِ خالی از حرف!



م - ح - فریاد
پائیز نود و نه


ایستگاه دلنوشته 83
این سروده به همراه فایل صوتی می باشد جهت شنیدن این فایل بر روی دکمه پخش کلیک کنید یا برای دانلود اینجا کلیک نمائید.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس | قابی دیدنی از بازیگر زن پُرحاشیه در حرم امام رضا(ع)