چه بسیار او عهد و پیمان گسست
کلید در مهربانی شکست
الهی به عشاق دلسوخته
به چشمان خیره بهم دوخته
به آیین پیغمبران عتیق
به آن رهروی طی نکرده طریق
به هاجر, به مریم , به زیتون , به تین
به نور ید مانده در آستین
به موسی , به عیسی, به ختم رسل
به صدیق اعلا که بر خواند قل
به فرزند کعبه , به آیات نور
به آن بی گناهان خفته به گور
به آوز شمشیر در کر بلا
به خونخواهی حر به دشت بلا
به آزادگان سرافراز دین
به فردای روشن , به صبح یقین
کنون کز شرار غمش سوختم
زمین و زمان را بهم دوختم
به من فرصت مهربانی بده
به لبخند او جاودانی بده
کلید در مهربانی شکست
الهی به عشاق دلسوخته
به چشمان خیره بهم دوخته
به آیین پیغمبران عتیق
به آن رهروی طی نکرده طریق
به هاجر, به مریم , به زیتون , به تین
به نور ید مانده در آستین
به موسی , به عیسی, به ختم رسل
به صدیق اعلا که بر خواند قل
به فرزند کعبه , به آیات نور
به آن بی گناهان خفته به گور
به آوز شمشیر در کر بلا
به خونخواهی حر به دشت بلا
به آزادگان سرافراز دین
به فردای روشن , به صبح یقین
کنون کز شرار غمش سوختم
زمین و زمان را بهم دوختم
به من فرصت مهربانی بده
به لبخند او جاودانی بده