«مدیریت سرسختانه» برای حل مشکل آب ضروری است


«مدیریت سرسختانه» برای حل مشکل آب ضروری است

یک کارشناس حکمرانی آب گفت: در کشور ما علیرغم بروز آخرین هشدار تهی‌شدن آبخوان‌ها یعنی نشست زمین، هنوز اقدامات سخت‌گیرانه و مهم‌تر از آن سازگارانه در بحث مدیریت منابع آب اتخاذ نشده است.

«مدیریت سرسختانه» برای حل مشکل آب ضروری است

به گزارش ایران اکونومیست، مسئله مدیریت منابع آب در ایران در طول دهه‌های اخیر زمینه بروز مشکلات گسترده‌ای را فراهم کرده است و همین مسئله سبب شده تا شاهد بروز مشکلات گسترده در این حوزه باشیم.

در همین راستا تغییر در نوع نگاه به موضوع مدیریت منابع آب بیش از هر چیز دیگری نیازمند مطالعه تجربیات کشورهای موفق جهان در این حوزه است و پس از شکل‌گیری چنین رویه‌ای باید متناسب با شرایط کشور نسبت به اتخاذ تصمیم درست تلاش کنیم.

در حال حاضر با شکل‌گیری ساختار و نفرات متخصص جدید در مدیریت منابع آب کشور زمزمه‌های حرکت به سوی بهبود شرایط آبی و استقرار ساختار حکمرانی منابع آب به گوش می‌رسد و صحبت‌های متولیان این حوزه از ایجاد شرایط مطلوب خبر می‌دهد.

در همین راستا به منظور واکاوی مسئله مدیریت منابع آب به سراغ پژمان تیموری، کارشناس حوزه حکمرانی آب رفتیم تا پیرامون این موضوع با وی به گفتگو بنشینیم. در همین راستا این گفتگو در 3 بخش تنظیم شده و در دسترس مخاطبان قرار خواهد گرفت.

مشروح قسمت دوم به شرح ذیل است:

«مدیریت سرسختانه» برای حل مشکل آب ضروری است

*مدیریت سرسختانه منابع آب لازمه شرایط کشور است

فارس: ما مشکلات گسترده‌ای در مدیریت منابع آب داریم، به نظر شما ریشه اصلی این مشکلات مرتبط با کدام بخش است؟

تیموری: بحران‌های مرتبط با آب‌های زیرزمینی، شامل افزایش سطح آب دریاها، خشکسالی یا سیلاب شدید، نشست زمین و بروز فروچاله‌ها است. ما در حال حاضر در کشورمان کلکسیونی از این مشکلات را داریم، اما برخی از کشورها با مشکلاتی نظیر نشست زمین و ایجاد فروچاله درگیر نیستند. این اختلاف در سطح مشکلات، دقیقا اختلاف بین داشتن و نداشتن مدیریت سرسختانه‌ی منابع آب است.

در واقع کشورهایی نظیر ژاپن که از دیرباز برنامه‌ریزی برای مدیریت سخت‌گیرانه‌ منابع آب در سرلوحه‌ کارشان بوده، به محض ظاهرشدن اولین علائم ناپایداری آبخوان‌ها و کاهش ذخیره‌ آن‌ها و پیش از رسیدن کار به جاهای باریک نظیر نشست زمین که آخرین مرحله از شهود و علائم کاهش است، راهکارهای سخت‌گیرانه‌ مدیریت منابع آب را اعمال می‌کنند، لیکن در کشور ما علیرغم بروز آخرین هشدار تهی‌شدن آبخوان‌ها یعنی نشست زمین، هنوز اقدامات سخت‌گیرانه و مهم‌تر از آن سازگارانه در بحث مدیریت منابع آب اتخاذ نشده است.

فارس: اصولا این کاری که ما از آن به عنوان مدیریت منابع آبی یاد می‌کنیم، چه اهمیت و جایگاهی دارد؟

تیموری: مدیریت منابع آبی از چندین جنبه حائز اهمیت و ارزش است، نخست مسئله حفظ سلامت و بهداشت جامعه تلقی می‌شود، از سوی دیگر غلبه بر بحران‌های آبی و بازگشت به شرایط پیش از بحران که اصطلاحا به آن کش‌سانی می‌گویند، در کنار اجماع یا اتفاق‌نظر در بین ذینفعان نظیر مردم و فعالان زیست‌محیطی جهت مشارکت در مدیریت منابع آب و ایجاد عدالت و انصاف در تخصیص منابع آبی به همراه تحقق و حفظ زیبایی محیط‌زیست (جلوگیری از بیابانی‌شدن، حفظ جنبه‌های توریستی و ...) از جمله مواردی است که مدیریت منابع آب را به امری حیاتی تبدیل می‌کند. همچنین حفظ ارزش‌های نسبی (ارزش‌های فرهنگی، آثار باستانی)، حفظ ارزش‌های ذاتی نظیر اکوسیستم‌ها که مستقل از جوامع بشری که فی‌نفسه ارزشمند هستند و ارزش‌های ابزاری یعنی ارزش‌های اقتصادی نظیر تامین آب برای کشاورزی، آبیاری، مصارف شهری و صنعتی و غیره نیز از دیگر مسائل اهمیت مدیریت منابع آب است.

*تعریف دقیق حکمرانی منابع آب

فارس: در صحبت‌هایتان به موضوع غلبه بر بحران‌ها تخت عنوان مبحث کش‌سانی اشاره کردید، ممکن است این موضوع را بازتر کنید؟

تیموری: از میان جنبه‌های دارای ارزش در مدیریت منابع آب، مبحث کشسانی به لحاظ ماهیت بسیار برنامه‌محورتر از بقیه است، زیرا منطبق بر مطالعات علمی پایداری منابع آب است. تحقق کشسانی با حفظ ارزش‌های ابزاری در تضاد و تعارض است.

پایداری آب‌های زیرزمینی که مبتنی بر مطالعات هیدرولوژیکی است، تابعی از عملکرد آبخوان و فاکتورهای حکمرانی است و نیل به پایداری آب‌های زیرزمینی، قطعا نیاز به ایجاد فصل مشترک بین دانش و سیاست‌گذاری آب دارد. این ضرورت ناشی از آن است که پایداری آبخوان‌ها صرفا یک موضوع علمی- فنی نیست، بلکه نتیجه‌ی تصمیمات و اولویت‌های اجتماعی است. متاسفانه ما در کشورمان هنوز نتوانسته‌ایم فصل مشترک خوبی بین دانش و سیاست‌های آب ایجاد نمائیم.

فارس: در ادبیات کارشناسانی این موضوع زمانیکه‌ از حکمرانی آب صحبت می‌کنیم، دقیقا بحث پیرامون ایجاد همین فصل مشترک‌ها در گام ابتدایی و کارکرد مناسب آن است، شما چه تعریفی از حکمرانی منابع آب دارید؟

تیموری: حکمرانی آب عبارت از فرآیند تصمیم‌سازی در خصوص اهداف منبع (تنظیم‌گری) و به تبع آن قوانین و اقدامات عملی تعریف‌شده برای رسیدن به آن اهداف منبع است. پایداری آب‌های زیرزمینی کلا دارای هشت فاکتور اصلی است که پنج فاکتور اصلی آن مربوط به عملکرد آبخوان و سه فاکتور اصلی آن نیز مربوط به حکمرانی آبخوان هستند. پنج فاکتور عملکرد آبخوان شامل: سرعت شارژ مجدد آبخوان و شرایط ذخیره‌سازی آبخوان، کیفیت آب، سرعت‌های تخلیه‌ی آبخوان و جریان‌های زیست‌محیطی، مخاطرات طبیعی و تهدیدها، پمپاژ، تزریق، پایش، ذخیره‌سازی، تصفیه، تاسیسات و تکنولوژی‌های تصفیه‌ی آب است.

چهار فاکتور اول از میان پنج فاکتور عملکرد آبخوان، جزو سیستم آب‌های زیرزمینی طبیعی و فاکتور پنجم جزو سیستم‌های زیربنایی است.

سه فاکتور حکمرانی نیز شامل: محدودیت‌های قانونی، مقرراتی و تنظیم‌گری، ارزش‌ها و اولویت‌های اجتماعی و امکان‌پذیری اقتصادی، خواهد بود.

فاکتور اول از میان سه فاکتور حکمرانی آب جزو سیستم‌های مقرراتی یا اصطلاحا تنظیم‌گری و دو فاکتور دیگر جزو سیستم‌های اقتصادی- اجتماعی هستند.

در میان فاکتورهای عملکرد آبخوان، مهم‌ترین فاکتور در سیستم‌های آب‌های زیرزمینی طبیعی، همان سرعت شارژ مجدد آبخوان و شرایط ذخیره‌سازی آبخوان است. این فاکتور در برگیرنده‌ شرایط آب و هوایی، آثار تغییرات کاربری زمین، کاهش تراز و ذخیره‌ی آب‌های زیرزمینی است. بعلاوه این فاکتور شامل افزایش نرخ تغذیه‌‌ی مجدد آبخوان با تغییر تکنولوژی‌های کشاورزی و اقدامات و روش‌های اجرای کشاورزی و کاربری زمین است.

«مدیریت سرسختانه» برای حل مشکل آب ضروری است

* فاکتورهای حکمرانی آبخوان چگونه می‌توانند در پایداری آب‌های زیرزمینی تاثیرگذار باشند

فارس: در این تعریفی که از حکمرانی منابع آب ارائه کردید، مسئله پایداری فیزیکی آب تنها به عملکرد آبخوان بستگی دارید یا خیر؟

تیموری: پایداری فیزیکی آب فقط به فاکتورهای عملکرد آبخوان بستگی دارد در حالیکه پایداری آب‌های زیرزمینی نه تنها تابعی از عملکرد آبخوان است، بلکه تابع فاکتورهای حکمرانی سازگارانه در بستر مشارکت نیز است. بدیهی خواهد بود که مشارکت زمینه‌ساز اجماع و اتفاق‌ نظر در بین فعالان زیست‌محیطی و ذینفعان برای ایفای نقش در بهبود منابع آب زیرزمینی و برنامه‌های مدیریت منابع آب است.

با توجه به اهمیت ارزش‌های مدیریت منابع آب و نیز اهمیت پایداری آب‌های زیرزمینی، اکنون بخوبی در می‌یابیم که فاکتورهای عملکرد و حکمرانی آبخوان چگونه می‌توانند در مطالعات پایداری آب‌های زیرزمینی تاثیرگذار باشند، به علاوه بخوبی متوجه می‌شویم که سه چالش اصلی پیش‌روی برنامه‌های مدیریت منابع آب و یکپارچه‌سازی برنامه‌های سازگارانه‌ی مدیریت منابع آب یعنی پیچیدگی مدل‌سازی هیدرولوژیکی، عدم‌قطعیت و نیز عدم مشارکت چگونه می‌توانند در موفقیت برنامه‌های مدیریت منابع آب نقش داشته باشند.

فارس: در این نظام حکمرانی آب نقش مدل‌سازی و اتکا به پتانسیل و ظرفیت علمی توجه به مسئله در چه جایگاهی قرار می‌گیرد؟

تیموری: مدل‌سازی فرآیندی است که بوسیله‌ی آن دانش‌مان در مورد سیستم‌ یعنی آب را به دیگران انتقال می‌دهیم، در حالی که عدم‌قطعیت فرآیندی است که ما بوسیله‌ آن ناکافی‌‌بودن دانش‌مان در مورد سیستم آب را به دیگران انتقال می‌دهیم.

عدم قطعیت‌ها عموما مربوط به ساختارهای زمین‌شناسی، میزان تغذیه‌ی مجدد آبخوان و تغییرات اقلیمی است که حتی از شرایط مرزی که در مدل‌های هیدرولوژیکی تعریف می‌شوند، تاثیر بسیار بیشتر و نافذتری دارند.

در مورد ساختارهای زمین‌شناسی مثال خوبی برایتان دارم. حدود 16 درصد جمعیت جهان بر روی سازندهای کارستی زندگی می‌کنند و بعلاوه 16-15 درصد مخازن آب شیرین دنیا نیز در کارست‌ها قرار دارند. مدل‌سازی هیدرولوژیکی کارست‌ها بسیار مشکل است و همین امر سبب شده اکثر مطالعات شارژ مصنوعی آبخوان‌ها عموما بر روی آبخوان‌های متخلخل یا آبخوان‌های آبرفتی متمرکز شود.

میزان تغذیه‌ی مصنوعی آبخوان‌ها بستگی زیادی به کاربری و تغییر کاربری اراضی دارد. تغییر کاربری اراضی بلای جان محیط‌های شهری شده است. از یک طرف بسیاری از زمین‌های کشاورزی در حومه‌ی شهرها با اهداف از پیش تعیین‌شده، بدون کشت و زرع سال‌ها بحال خود رها می‌شوند، تا اینکه به مرور نه تنها خاک آن‌ها حاصلخیزی خود را برای کشاورزی از دست می‌دهد، بلکه رشد جمعیت شهرها و افزایش شهرنشینی چاره‌ایی جز تغییر کاربری این اراضی از کشاورزی به مسکونی باقی نمی‌گذارد. از طرف دیگر و در نقطه‌ مقابل آن نیز به دلیل عدم‌رعایت توالی کشت در محیط‌های روستایی و غیرشهری که سبب وارد آوردن فشار بر منابع آب زیرزمینی می‌شود و زمینه کاهش قوت و حاصل‌خیزی خاک نیز خواهد بود و در نتیجه به مرور سطح زیر کشت زمین‌های کشاورزی در اثر تغییرات اقلیمی و کمبود آب کاهش می‌یابد که در نهایت سبب بیابان‌زایی و کاهش زمین‌های قابل زراعت و تهدید امنیت غذایی کشور می‌شود. در هر دو حالت، تغییر کاربری زمین به گونه‌ای است که هیچ اقدامی نمی‌توان برای شارژ مصنوعی آبخوان‌ها به عمل آورد.

*افزایش 75 سانتیمتری آب دریا تا 80 سال آینده

فارس: این تغذیه مصنوعی آب‌خوان که به آن توجه ویژه دارید، چه عملیاتی است و چگونه ممکن می‌شود؟

تیموری: تغذیه‌ی مصنوعی آبخوان‌ها بستگی زیادی به تغییر کاربری اراضی دارد. اهمیت تغذیه‌ی مصنوعی بسیار زیاد است. پیش‌بینی شده که تا سال 2100 سطح آب دریاها حداقل 75 سانتیمتر افزایش خواهد یافت که این امر تهدیدی برای آبخوان‌های ساحلی محسوب می‌شود که می‌تواند سبب شور‌شدن آن‌ها شود.

مطالعاتی که اخیرا به عمل‌آمده ثابت می‌کنند که اگر در مقابله با این آسیب بالقوه و تدریجا بالفعل، نسبت به شارژ مصنوعی آبخوان‌ها اقدام شود، تاثیر به مراتب غالب‌تری نسبت به نفوذ آب دریا به درون آبخوان‌های ساحلی دارد و با این ترفند می‌توان علاوه بر شارژ مصنوعی آبخوان‌های ساحلی و احیای آن‌ها، از نفوذ آب شور دریاها به درون این آبخوان‌ها جلوگیری کرد.

بنابراین جلوگیری از تغییر کاربری اراضی از حساسیت زیادی برخوردار است. بعنوان مثال، در بسیاری از استان‌ها نظیر استان همدان، به دلیل کمبود آب در سالیان اخیر، بخش زیادی از زمین‌های کشاورزی از چرخه‌ی کشت خارج شده است. مثلا یک کشاورز که ده هکتار زمین دارد، بدلیل کمبود آب و خشک‌شدن چاه‌های آب، پنج هکتار را از چرخه‌ی کشت خارج می‌نماید که به مرور مستعد بیابانی‌شدن است و فقط 5 هکتار آن را بطور پیوسته و بعضا سالی دو بار زیر کشت می‌برد. کشاورز می‌تواند همان ده هکتار را یک‌سال کشت و یک سال آیش نماید تا این تناوب علاوه بر اینکه سبب حفظ قوت خاک می‌شود، از بیابانی‌شدن تدریجی پنج هکتار زمین زراعی نیز جلوگیری به عمل آورد. در سال‌های گذشته، پدیده‌ی گرد و غبار غالبا در فصول خشک سال و تابستان آن هم در استان‌های معدودی نظیر سیستان و بلوچستان، خوزستان، ایلام، کرمانشاه و بعضا کردستان رخ می‌داد اما در سال 1400 علاوه بر فصل خشک، در اسفندماه نیز پدیده‌ی گرد و غبار بطور متناوب با بارندگی در استان‌های یادشده و استان‌های دیگر نیز رخ داد که نگرانی از افزایش پدیده‌ی بیابان‌زایی در کشورمان و کشورهای همجوار را افزایش می‌دهد.

فارس: یک سوالی پیرامون مسئله مدل‌سازی از شما پرسیدم، اگر درست متوجه شده باشم، مدل‌سازی عملا لایه‌ای مشخص از پیچیدگی‌های پایداری منابع آب است و از این طریق به ما کمک می‌کند؟

تیموری: همانطور که ذکر شد، پیچیدگی مدل‌های هیدرولوژیکی نیز یکی از معضلات مطالعات پایداری آب‌های زیرزمینی است. در واقع مدل‌سازی هیدرولوژیکی اولین لایه‌ از پیچیدگی در مطالعات پایداری منابع آب است که علت آن ناشی از ابهام در مورد خواص آبخوان‌ها و مشخصات هندسی آن‌ها است. با توجه به از بین‌رفتن اکوسیستم‌های متعددی نظیر چشمه‌ها، مرداب‌ها، آبگیرها، تالاب‌ها، خورها و سایر منابع طبیعی در سالیان اخیر، بدون شک بایست نیازهای آب اکولوژیکی این اکوسیستم‌ها در مطالعات هیدرولوژیکی دیده شوند.

افزودن این اکوسیستم‌های وابسته به آب به مدل‌سازی هیدرولوژیکی آب‌های زیرزمینی، به نوبه‌ی خود یک لایه‌ی دیگر به پیچیدگی ذاتی مطالعات پایداری آب‌های زیرزمینی می‌افزاید. بدیهی است که نیازهای آب اکولوژیکی باید به صورت کمیت در مطالعات هیدرولوژی وارد شوند لیکن دانش کمی‌نمودن این نیازها هنوز در مراحل اولیه‌ی آن است و به سطوح پیشرفته‌ی پیش‌بینی نرسیده است.

«مدیریت سرسختانه» برای حل مشکل آب ضروری است

*چرا پیش‌بینی نیازهای اکولوژیکی مشکل است

فارس: علت مشکل‌بودن پیش‌بینی نیازهای اکولوژیکی اکوسیستم‌ها دقیقا شامل چه مواردی است؟

تیموری: تعیین وابستگی اکوسیستم‌ها به محرک‌های هیدرولوژیکی سخت است و میزان پاسخ اکوسیستم‌ها به تغییرات هیدرولوژیک در شرایط زمانی و مکانی خاص دقیقا مشخص نیست. این امر ناشی از گسست دانش در حوزه‌ اکوهیدرولوژی است، از سوی دیگر داده‌های پایش و نظارت بر اکوسیستم‌ها اعم از داده‌های اکولوژیکی، هیدرولوژیکی و ژئومورفولوژی به لحاظ زمانی و مکانی پراکنده هستند و اکوسیستم‌های وابسته به آب‌های زیرزمینی تنوع زیادی دارند و در نتیجه مدیریت این اکوسیستم‌ها مشکل است.

در عمل برای وارد ‌نمودن نیازهای آبی اکوسیستم‌ها در مطالعات ارزیابی پایداری آب‌های زیرزمینی، دو چالش اساسی وجود دارد، اولا مشخص نیست با داشتن یک طرح خاص پمپاژ آب‌های زیرزمینی، دقیقا چقدر آب اکولوژیکی در دسترس اکوسیستم‌ها خواهد بود. ثانیا به دلیل آنکه کاهش هد هیدرولیکی بطور قابل‌ملاحظه‌ای سبب کاهش یا توقف شارژ مجدد چشمه‌ها و افزایش میزان نفوذ آب‌های شور در آب‌های زیرزمینی می‌شود، تعیین میزان آب مورد نیاز اکوسیستم‌ها یا اصطلاحا آب اکولوژیکی مشکل است. این چالش بمراتب سخت‌تر و پیچیده‌تر از چالش اول است.

با توجه به پیچیدگی مدل‌سازی نیازهای آب اکوسیستم‌ها در مطالعات هیدرولوژی و پایداری آب‌های زیرزمینی، بهتر است برای حفظ اکوسیستم‌ها، روش‌های عملی‌تر نظیر بهره‌گیری از برنامه‌ها‌ی مدیریت سازگارانه، ارزیابی ریسک ناشی از نابودی اکوسیستم‌ها، حساسیت‌سنجی و مشارکت ذینفعان مدنظر قرار گیرد.

انتهای پیام/

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه اقتصادی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


اگر سود سهام عدالت دریافت نمی‌کنید بخوانید