گنج بی پایان
1 علم گنجیست بی پایان علم را بدان سزاوار و شایان 2 جمع و ضربی پیشرفت تفریق و تقسیمی پسرفت 3 مرد بی دانش مرده است نه آنکه بازی را برده است 4 جبر و پی, تو را کند گنگ همچو ماهی, در فکر آزادی از...
1 علم گنجیست بی پایان
علم را بدان سزاوار و شایان
2 جمع و ضربی پیشرفت
تفریق و تقسیمی پسرفت
3 مرد بی دانش مرده است
نه آنکه بازی را برده است
4 جبر و پی, تو را کند گنگ
همچو ماهی, در فکر آزادی از تنگ
5 اثبات و مسئله فرو رود در فکر
که آن فکر شود فکر بکر
6 هر آن کس که باشد در دانشی
بدی ز او کند دفع و رانشی
7 به دست آوردن نتیجه و مقامی سخت
بِه ز دست دادن مقام به شکل بدبخت
8 این سخن نه ز روی بازیست
چو زندگی, راحتی و درازی نیست
9 هر کس دارد دانشی از خدا
ولی نه متّحد بلکه جدا
علم را بدان سزاوار و شایان
2 جمع و ضربی پیشرفت
تفریق و تقسیمی پسرفت
3 مرد بی دانش مرده است
نه آنکه بازی را برده است
4 جبر و پی, تو را کند گنگ
همچو ماهی, در فکر آزادی از تنگ
5 اثبات و مسئله فرو رود در فکر
که آن فکر شود فکر بکر
6 هر آن کس که باشد در دانشی
بدی ز او کند دفع و رانشی
7 به دست آوردن نتیجه و مقامی سخت
بِه ز دست دادن مقام به شکل بدبخت
8 این سخن نه ز روی بازیست
چو زندگی, راحتی و درازی نیست
9 هر کس دارد دانشی از خدا
ولی نه متّحد بلکه جدا