غوغای سینه


غوغای سینه

مانده ای در خاطرم, در سینه غوغـا می شود عشق گاهی در زمستان هم, شکوفا می شود من کـه خود جارو کشم, در وادی بیت الغزل حکـمت شعر و غـزل, گـاهی هویدا می شود دل تپد در سینه, گـردد بی قـرار و جـان بسر چون...

مانده ای در خاطرم, در سینه غوغـا می شود
عشق گاهی در زمستان هم, شکوفا می شود
من کـه خود جارو کشم, در وادی بیت الغزل
حکـمت شعر و غـزل, گـاهی هویدا می شود
دل تپد در سینه, گـردد بی قـرار و جـان بسر
چون غـزل را گـاه گفتن, نـا شکیبـا می شود
طـاق ابـرو و دوچشـمـان خـمـارت بـرده دل
هـر غـزل از عشق تو, اینسان فریبـا می شود
جـان به پرواز آیـدش زیـن عشق لـبریز دلـم
چون به گاه خواندنت گوشم سراپا می شود
گـر چـه هجـرانـت مـرا شـاعـر نمـوده لاجرم
بـر دل و بـر دفـترم اینسـان مُـدارا می شود
شاعـران بـر جـرم عاشـق پیشگی, حُکـم فراغ
داده اند از پیـش و, بـا شلاق اجـرا می شود
دل قـوی دار ای نکـوئی و, تغـزل پیشه کـن
ایـن غـزلـهـا عـاقبـت روزی اوستـا می شود
عباس نکوئی 17 11 1401

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس | قابی دیدنی از بازیگر زن پُرحاشیه در حرم امام رضا(ع)