طلوع وحشی


طلوع وحشی

به راه‌های زمین یگانه ضرباهنگ درد است و به رگ‌های تو بلور آرام عشق میان ستیز برف و سنگ تنها تو زبان به عشق گشودی و نطفه‌ی تو ماه را به شب پراکند به آغوشم بگیر چنان که زندگی را در طرحِ خامِ...

به راه‌های زمین
یگانه ضرباهنگ
درد است
و به رگ‌های تو
بلور آرام عشق

میان ستیز برف و سنگ
تنها تو
زبان به عشق گشودی
و نطفه‌ی تو
ماه را به شب پراکند

به آغوشم بگیر
چنان که زندگی را
در طرحِ خامِ عروسک‌هایت

بی‌انتها نغمه سر کن
و زیبا طلوع کن بر من
ای کهربای وحشیِ کوه!

حسین صداقتی
(بهشهر) 26 دی‌ماه 1401



دیگه ندیدم تو رو