چرا افزایش گستره مشاغل سخت، خطرناک است؟


چرا افزایش گستره مشاغل سخت، خطرناک است؟

یک کارشناس اقتصادی گفت: بار مالی‌ای به صندوق‌های بازنشستگی تحمیل می‌شود که منابع تأمین شده، پاسخگوی آن نبوده و مغایر با محاسبات بیمه‌ای است. بحث بعدی شاخص‌هایی است که استفاده می‌شود که این شاخص‌ها دقیق نیستند و در حال حاضر در بیشتر موارد سخت و زیان‌آور شدن یک شغل مبتنی بر چانه‌زنی سیاسی است و اینکه کدام گروه در برخورد با حاکمیت نفوذ بیشتری دارد و لذا بسیاری از مشاغل خواستار این هستند که جزء مشاغل سخت و زیان‌آور قرار گیرند و از این تسهیلات استفاده بکنند.

اقتصاد آنلاین – سارا جلیلی؛ اخیرا وزیر کار، خبری منتشر و در آن اذعان کرد که قرار است به خبرنگاران بازنشستگی زودتر از موعد تعلق بگیرد. اقتصاد آنلاین در گفت‌وگو با یک کارشناس اقتصادی ابعاد این قضیه را مورد بررسی قرار داد.

این کارشناس اقتصادی گفت: ما مقوله‌ای داریم به نام بازنشستگی‌های پیش از موعد در مشاغل سخت و زیان‌آور. منطق این مقوله این است که یک سری مشاغل هستند که به واسطه‌ی ماهیت آن شغل یا به واسطه‌ی محیط آن شغل (محیطی که نیروی شاغل در آن کار می‌کند)، آسیب‌هایی به فرد وارد می‌شود که این آسیب می‌تواند فیزیکی یا غیرفیزیکی و روانی باشد. لذا سیاست‌گذار این دسته از مشاغل را جزء مشاغل سخت و زیان‌آور دسته‌بندی می‌کند. این تدبیر فقط مختص کشور ما نیست، بلکه در سایر کشورها هم این قضیه وجود داشته و دارد. سیاست‌گذار برای این دسته از مشاغل تمهیداتی در نظر می‌گیرد، یکی از مهم‌ترین این تمهیدات این است که کارفرما ملزم می‌شود تا برای حفظ سلامت نیروی کار،محیط آن شغل را سالم‌سازی کند، بطور مثال با تغییر محیط کار، خرید و نصب تجهیزات جدید یا با تهیه‌ی یک سری تجهیزات برای نیروی کار این سالم‌سازی را انجام می‌دهد و ملزم می‌شود که سختی و آسیبی که قرار است از آن شغل به فرد کارمند برسد را به حداقل برساند.

او ادامه داد: حال در یک سری از مشاغل که موقعیت آن‌ها به واسطه‌ی ماهیت آن شغل متفاوت‌تر است، ممکن است سالم‌سازی تمام سختی و زیان‌آوری کار را رفع نکند یا بخش کوچکی را رفع کند، در اینجا سیاست‌گذار می‌گوید که به واسطه‌ی اینکه ممکن است امید به زندگی‌ آن فرد بخاطر آسیب‌های ناشی از کار تحت تأثیر قرار گیرد و نسبت به سایر شاغلین کاهش یابد، در کنار تمهیدات سالم‌سازی محیط برای این فرد یک سری مزایا مثل کمک‌ هزینه‌های درمانی بیشتر یا تخفیف در سنوات اشتغال در نظر میگیرند، یعنی چون فرد کار سختی دارد و کمّیت و کیفیت عمر او کاهش می‌یابد، در نتیجه نسبت به دیگران از مزایای بازنشستگی کمتر بهره‌مند می‌شود، لذا برای او تخفیفی در نظر گرفته شده و او چند سال زودتر بازنشسته می‌شود. البته لازم به ذکر است اولویت با سالم‌سازی محیط کار است و بعد از آن تخفیف در سنوات مطرح می‌شود. چرا کار سلامت نیروی کار در اولویت است. این مقوله در کشورهای خارجی هم وجود دارد و در حال اجراست منتهی آن چیزی که در ایران مطرح شده این است که اسما و به ظاهر شبیه تجربه‌های خارجی می‌باشد و از نظر کیفیت اجرا کاملا دگرگون شده است. به این معنا که به بحث سالم‌سازی محیط کار مشاغل سخت و زیان‌آور اصلا توجهی نشده و در واقع سلامت نیروی کار در درجه‌ی دوم در نظر گرفته شده است. مشکل هم اینجاست که تضامینی از کارفرما گرفته نشده تا وی محیط کار را سالم کند. البته شرایط بازار کار و مشکلات مالی کارفرمایان نیز در این امر بی تأثیر نبوده است. در عوض بحثی که به آن زیاد تاکید شده، بحث بازنشستگی‌های پیش از موعد بوده است‌ که باعث گسترش دامنه‌ی بازنشستگی‌های پیش از موعد شده است. این در حالی است که قوانین اصلی مادر کشور ما در بحث بازنشستگی، مشکل‌دار است. یعنی در حال حاضر در ایران سن بازنشستگی پایین بوده و افراد به صورت معمول زودتر از موعد لازم بازنشسته می‌شوند که یکی از دلایل مهم ناپایدار شدن صندوقهای بازنشستگی است. حال در این شرایط وقتی که طرح بازنشستگی زودتر از موعد نیز اضافه می‌شود این مسأله به مراتب تشدید می‌شود مسئله‌ی دیگر در رابطه با مشاغل سخت و زیان آور تبعیضی است که در این زمینه وجود دارد. به این معنا که مشاغلی که در دسته‌ی سخت و زیان‌آور می‌باشند از نظر درجه‌ی سخت و زیان‌آوری متفاوت هستند، لذا باید مزایای متفاوتی و متناسبی دریافت کنند. اما در حال حاضر در بیشتر موارد با همه این مشاغل یکسان برخورد میشود. بطور مثال کارگری که در معدن کار می‌کند با یک خبرنگار متفاوت است چون ماهیت این دو شغل با یکدیگر فرق می‌کند و باید در تسهیلاتی که به آن‌ها داده می‌شود تفاوتی وجود داشته باشد. ناپایداری صندوق های بازنشستگی! وی افزود: مسئله‌ی بعدی ناپایداری صندوق‌های بازنشستگی است. بار مالی‌ای به صندوق‌های بازنشستگی تحمیل می‌شود که منابع تأمین شده پاسخگوی آن نبوده و مغایر با محاسبات بیمه‌ای است.

بحث بعدی شاخص‌هایی است که استفاده می‌شود که این شاخص‌ها دقیق نیستند و در حال حاضر در بیشتر موارد سخت و زیان‌آور شدن یک شغل مبتنی بر چانه‌زنی سیاسی است و اینکه کدام گروه در برخورد با حاکمیت نفوذ بیشتری دارد و لذا بسیاری از مشاغل خواستار این هستند که جزء مشاغل سخت و زیان‌آور قرار گیرند و از این تسهیلات استفاده بکنند.

این موضوع وجه دیگری هم دارد و آن بحث تأثیر منفی روی بازار کار است. به این معنا که برخی از مشاغلی وجود دارند که ممکن اس در بحث سخت و زیان‌آوری ذیحق نباشند ولی در گروه سخت و زیان‌آور قرار گرفته‌اند. در این شرایط فرد بدون هیچ توجیهی با سن بسیار پایین بازنشسته می‌شود (الان در حال حاضر هر فرد اگر در شغل سخت و زیان‌آور باشد، هر یک سال سابقه، یک و نیم سال برای آن شخص در نظر گرفته می‌شود) فرض کنید اگر فردی در بیست سالگی وارد این شغل شود، عملا پس از بیست سال کار، با حقوق کامل می‌تواند در سن چهل سالگی بازنشسته شود! مسأله اینجاست که این فرد می‌تواند شغل مجددی را اختیار کند که طبیعتا برای کارفرما این شخص نسبت به یک فرد جوان و کم تجربه بسیار جذاب تر است.

خبرنگاران باید زودتر از موعد بازنشسته شوند؟

او گفت: اگر بخواهیم سخت و زیان‌آوری هر شغل را بررسی کنیم، ابتدا باید سوال بپرسیم که مبنای اینکه این شغل سخت و زیان‌آور است چیست و این ادعا بر مبنای کدام شاخص و مطالعه‌ای انجام شده است؟ سؤال بعدی نیز این است که آیا تمام خبرنگارها وظیفه، مأموریت و محیط کاری یکسانی دارند؟ مثلاً خبرنگاری که از یک خبرگزاری به کشوری مثل افغانستان یا سوریه یا اوکراین اعزام می‌شود که جان و سلامت این شخص در خطر است و خبرنگاری که در اداره مشغول است، شرایط کاری یکسانی دارند که بگوییم همه‌ی مشاغل خبرنگاری سخت و زیان‌آور است؟ این سوال از آنجایی مهم است که در اقتصاد تسهیلات رایگانی نداریم و باید بابت این تسهیلات ارائه شده هزینه بدهیم و در اینجا طبیعتاً از جیب سایر بیمه شدگان و بازنشستگان هزینه خواهد شد. سؤال مهم این است که در این شرایط، چقدر ظرفیت برای ارائه‌ی تسهیلات وجود دارد و طبیعتا اگر تسهیلاتی بخواهند ارائه کنند باید صرفا به افرادی تعلق گیرد که واقعا مستحق هستند. اگر به این مقوله توجه نشود صندوق بازنشستگی ورشکسته می‌شود و از ابتدایی‌ترین وظیفه‌اش که مستمری دادن به بازنشستگان است باز خواهد ماند و جوابگوی تمام افرادی که حق بیمه داده‌اند از جمله خود خبرنگاران و اقشار دیگران که امید دارند بعد از بازنشستگی قرار است مستمری بگیرند، نخواهد بود. لذا سیاست‌گذار باید در تصمیم‌گیری‌هایش عاقلانه‌ و عادلانه عمل کند چرا که بزرگترین مسئله‌ای که می‌تواند فرد بازنشسته را تهدید کند همین محرومیت از مزایای بیمه است. (شما یک عمر حق بیمه دادید که مزایایی در ازای آن دریافت کنید) که اگر سیاست‌گذار عاقلانه رفتار نکند قشر خبرنگار و تمام اقشار از ابتدایی‌ترین حق خود که دریافت مستمری بعد از بازنشستگی است، ممکن است محروم بمانند.

این کارشناس در مورد مسائل بازنشستگی در برنامه هفتم توضیح داد: برنامه هفتم یک سری احکامی را در مورد بحث صندوق‌های بازنشستگی ارائه کرده و کلیت لایحه‌ای که داده بود علی‌رغم نقص‌هایی که داشت رو به جلو و ضروری محسوب می‌شود. چون ما در خصوص صندوق‌ها از مرحله‌ی هشدار گذشته‌ایم و عملا آژیرهای خطر به صدا در آمده است، حالا سیاست‌گذار ما تا الان نشنیده یا خودش را به نشنیدن زده است بحث دیگری است! دولت در این خصوص به نظر رفتار عاقلانه‌ای کرده. علی‌رغم نقص‌هایی که در احکام وجود داشته (بعضا غلط بودند، بعضا مضر بودند و بعضی‌ها نیاز به اصلاح داشتند) و کلیدزدن اصلاحات در بحث صندوق‌های بازنشستگی امر مبارکی بوده است که اتفاق افتاده، ولی باید دید که بالاخره از این متن اولیه‌ای که دولت داده است مجلس قرار است چه خروجی بیرون دهد و این خیلی مهم است ولی اصل حرکت درست بوده خصوصا اینکه به طور خاص در مورد همین مشاغل سخت و زیان‌آور نیز یک سری اتفاقات افتاده است، از جمله بحث عدالتی است که مطرح شد که برای مشاغل متفاوت درجه‌ی سختی و زیان‌آوری متفاوت وجود داشته باشد، مطرح شده است که اتفاق رو به جلویی است.

وی در پاسخ به این سوال که مهم‌ترین اقدامی که برای جلوگیری از بحران در زمینه بازنشستگی در حال حاضر باید انجام گیرد چیست؟ گفت: وضعیت فعلی میراث چندین دوره است. نباید انتظار اقدام فوری داشته باشیم که بتواند وضعیت را سریع اصلاح کند چون وضعیت فعلی نتیجه‌ی سیاست‌گذاری دو الی سه دهه می‌باشد که ما را به اینجا رسانده است و خروج از این وضعیت به صورت فوری نمی‌تواند اتفاق بیافتد.


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

جدول لیگ برتر پس از بازی های امروز