تمرکز بر نارضایتی ها بر تفسیر تعاملات روزمره ما تأثیر می گذارد.


تمرکز بر نارضایتی ها بر تفسیر تعاملات روزمره ما تأثیر می گذارد.

همه ما آسیب پذیر هستیم، اما در مقابل فوق العاده قوی هستیم. تمرکز بر نارضایتی ها بر تفسیر تعاملات روزمره ما تأثیر می گذارد. اگر به این فکر کنیم که چگونه به ما ظلم شده است، غرق در گذشته و غم و اندوه می...

تمرکز بر نارضایتی ها بر تفسیر تعاملات روزمره ما تأثیر می گذارد.
همه ما آسیب پذیر هستیم، اما در مقابل فوق العاده قوی هستیم. تمرکز بر نارضایتی ها بر تفسیر تعاملات روزمره ما تأثیر می گذارد. اگر به این فکر کنیم که چگونه به ما ظلم شده است، غرق در گذشته و غم و اندوه می شویم. واقعیت این است که همه ما آسیب پذیر هستیم، اما در مقابل فوق العاده قوی هستیم.

داستان هایی که درباره خودمان می گوییم، ذهنیت ما را شکل می دهند. اگر به چگونگی ظلمی که به ما شده فکر کنیم، درگیر زخم های خود می‌شویم و در گذشته گیر کرده و غرق در گلایه‌ها می‌شویم. تمرکز بر شکنندگی توانایی ما برای غلبه بر ناملایمات را تحت الشعاع قرار می دهد. ساختن هویت از اتفاقات بدی که برای ما می‌افتد، می‌تواند منجر به این شود که خودمان را فردی قربانی خطاب کنیم و در گردابی از تمرکز بر زخم های گذشته و نشخوار فکری گیر کنیم.

کسانی که ذهنیت قربانی دارند تمایل دارند:
  • دائماً به دنبال تایید قربانی بودن خود هستند. آنها نیاز همیشگی دارند که رنجشان از طرف دیگران به رسمیت شناخته شود.
    حس نخبه گرایی اخلاقی دارند. آنها خود را دارای رفتاری بی عیب و نقص و از نظر اخلاقی برتر از دیگران می دانند.
    عدم همدلی با درد و رنج دیگران. آنها چنان درگیر قربانی شدن خود می شوند که فرصت های کمک به دیگران را نادیده می گیرند.
    اغلب در مورد قربانی شدن در گذشته، نشخوار فکری می‌کنند. آنها آنقدر درگیر علل و پیامدهای ظلم شده اند که علاقه چندانی به راه حل ندارند. علاوه بر این، نشخوار فکری می‌تواند انگیزه بخشش را کاهش دهد و میل به انتقام را افزایش دهد.
تمرکز بر نارضایتی ها بر تفسیر تعاملات روزمره تأثیر می گذارد. کسانی که ذهنیت قربانی دارند بیشتر در موقعیت های مبهم آزار و اذیت قرار می گیرند. به عنوان مثال، اگر یک همکار سلام نکند یا دوستی پیامی را پاسخ ندهد، احساس ناراحتی می‌کنند و به جای در نظر گرفتن دلایل دیگر برای عدم پاسخگویی، آن را توهین یا بی احترامی تلقی می‌کنند. همچنین احتمال بیشتری وجود دارد که فکر کنند رفتار آزاردهنده عمدی بوده است. همانطور که در یک مقاله تحقیقاتی در مورد این موضوع خلاصه شده است، “افرادی که تمایل بیشتری به قربانی شدن دارند، بیشتر، شدیدتر و برای مدت طولانی تری نسبت به افرادی که تمایل کمتری دارند، احساس قربانی شدن می کنند.”
اگر فردی در جستجوی توهین باشد، مطمئناً آن را پیدا خواهد کرد. یک نظر گذرا، یک عبارت رمزآلود یا حتی تعریف و تمجید با نیت خوب ممکن است به اشتباه تعبیر شود.
بسیاری از عوامل ممکن است در ایجاد ذهنیت قربانی نقش داشته باشند، از جمله سبک دلبستگی مضطرب و تجربه قربانی شدن واقعی. اما ایجاد ذهنیت قربانی می‌تواند بدون آسیب‌های گذشته ایجاد شود و چنین باورهایی را می توان آموخت. آموزش، رسانه‌های اجتماعی و یادآوری مداوم نارضایتی‌ها می‌تواند به این خط فکری کمک کند. به عنوان مثال: یادآوری زمانی که به افراد ظلم شده است، باعث ترویج ذهنیت قربانی از جمله رفتار حق طلبانه و خودخواهانه می شود.
زمانی که شما فاقد حس کنترل هستید، افسردگی و درماندگی آموخته شده می تواند بر شما غلبه کند. واقعیت این است که همه ما آسیب پذیر هستیم، اما در مقابل فوق العاده قوی هستیم. تحقیقات نشان می‌دهد به جای اینکه خودمان را از دریچه شکنندگی ببینیم، بهتر است که خود را به عنوان قهرمانی در سفر زندگی ببینیم. یک مطالعه منتشر شده نشان می دهد که وقتی افراد زندگی خود را به عنوان ماجراجویی قهرمانانه می بینند، افسردگی کمتری را گزارش می کنند و بهتر با ناملایمات کنار می آیند.
در تحقیقی، محققان از شرکت کنندگان خواستند تا داستان خود زندگی را به عنوان سفری قهرمانانه بازگو کنند. به آنها گفته شد که هر یک از هفت عنصر کلیدی سفر قهرمانانه خود را شناسایی کنند و سپس آنها را در روایتی منسجم به هم ببافند. پس از آن، شرکت کنندگان بهزیستی بیشتر و معنای بیشتری در زندگی خود گزارش کردند. آنها همچنین در مواجهه با ناملایمات منعطف و تاب آور شدند و موانع را چالش دانستند.

برای تبدیل شدن به قهرمان داستان خود، 7 سؤال زیر را در نظر بگیرید:
  • چه عواملی ساختار شما را می‌سازد؟ به هویت، شخصیت و ارزشهای اصلی خود فکر کنید. (قهرمان داستان)
    چه تغییری در محیط یا تجربه جدید باعث شما به آنچه امروز هستید تبدیل شوید؟ (تغییر مکان)
    برای رسیدن به چه هدفی تلاش می کردید که منجر به آنچه امروز هستید شد؟ (جستجو)
    چه چالش‌ها یا موانعی (مانند دشمن، رقیب یا رویداد منفی) بر سر راه سفر شما قرار دارد؟ (چالش)
    چه کسی شما را در سفرتان حمایت یا کمک کرد؟ (متحدان)
    چگونه شخصاً در سفر خود رشد کردید تا به آنچه امروز هستید تبدیل شوید؟ (دگرگونی)
    سفر شما از چه میراثی به جا گذاشته است؟ (میراث)
بازبینی مجدد با ایجاد احساس قهرمانانه، افراد را قادر می‌سازد تا موانع را به عنوان بخشی از سفر خود به سمت تحول و پیروزی در نظر بگیرند. همانطور که لو اورسا بیان می‌کند، داشتن دیدی به وسعت دید عقاب، همه چیز را در چشم انداز قرار می‌دهد.
توجه داشته باشید، لازم نیست زن یا مردی شگفت انگیز باشید تا به داستان زندگی خود اینگونه فکر کنید. هرکسی می تواند از قالب بندی مجدد روایت خود از طریق دریچه ای از قدرت و تحول بهره مند شود. چه کسی می داند؟ شاید شما بیشتر از آن چیزی که فکر می کنید با ویژگی های یک فرد شگفت انگیز اشتراکاتی دارید.
در پایان: همانطور که تمرکز بر سلامت به جای بیماری می تواند احساس بهتری در ما ایجاد کند، توجه به نقاط قوت به جای شکنندگی می تواند به رشد ما کمک کند. قهرمان داستان خود باشید و اجازه دهید عاملیت ابرقدرت شما باشد.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه روانشناسی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انشا در مورد روستا | 4 انشا زیبا درباره روستا برای پایه های مختلف تحصیلی