انواع استرس چگونه طبقه بندی و توصیف میشوند ؟


انواع استرس چگونه طبقه بندی و توصیف میشوند ؟

مدت زمانی که محرک استرس‌زا ادامه می‌یابد بر تعادل استرس تأثیر گذاشته و میزان فعالیت پاسخ استرس را تعیین می‌کند برخی از محرک‌های استرس تا مدت زمان کمی ادامه دارند نظیر مصاحبه شغلی، در حالی که محرک‌های دیگر...

انواع استرس چگونه طبقه بندی و توصیف میشوند ؟
مدت زمانی که محرک استرس‌زا ادامه می‌یابد بر تعادل استرس تأثیر گذاشته و میزان فعالیت پاسخ استرس را تعیین می‌کند برخی از محرک‌های استرس تا مدت زمان کمی ادامه دارند نظیر مصاحبه شغلی، در حالی که محرک‌های دیگر نظیر مواجه شدن با مشکلات بین فردی دوره‌های زمانی طولانی‌تری دارند. شدت محرک استرس‌زا در تجربه استرس تأثیر گذار است. به عنوان مثال راننده‌ای که عجله دارد، هنگام قرار گرفتن در پشت سر چندین اتومبیل واکنش کمتری نشان خواهد داد، تا زمانی که پشت سر ده‌ها اتومبیل قرار گیرد. در حالت دوم زمان رسیدن او به مقصدش بیشتر شده و محرک شدت بیشتری پیدا می‌کند.
به گزارش میگنا دکتر زهرا محبوبی نیه در ادامه آورده است که استرس‌های زندگی انسان بسیار زیاد، متنوع و متعدد هستند. به همین دلیل استرس‌ها را طبقه‌بندی کرده‌اند که در اینجا به تعدادی از این طبقه بندی ها اشاره می‌گردد.

الف) طبقه‌بندی استرس‌ها از نظر شدت و فراوانی
۱. استرس‌های فاجعه آمیز (شدید)
بعضی از اتفاقات، تغییر بسیار شدید و عظیمی در زندگی ایجاد می‌نمایند. حوادث و فاجعه‌هایی مانند سیل، زلزله، جنگ، آتش سوزی تصادفات و پدیده‌های از این قبیل. چنین سوانحی باعث تغییرات بسیار شدیدی در زندگی فرد می‌گردد. به گونه‌ای که مدتها طول خواهد کشید تا بتواند با این تغییرات شدید و بزرگ کنار آمده و سازگار شود. با این حال به این نکته توجه داشته باشید که اگر چه این حوادث قدرت تخریبی شدیدی بر انسان دارند ولی به ندرت اتفاق می افتند. بطوریکه بسیاری از افراد ممکن است در تمام طول زندگی خود اصلاً با چنین مواردی مواجه نشوند و تجربه نکنند.
2. استرس‌های معمول و هنجار زندگی
این نوع از استرس‌ها در زندگی همه انسان‌ها رخ می‌دهند و معمولاً همه افراد در طی زندگی خود آن‌ها را تجربه می‌کنند. استرس‌هایی مانند طلاق، ازدواج، ورود به دانشگاه، از دست دادن عزیزان، بیماری، بدهکاری، مشکلات مالی و مسائلی از این قبیل. هرچند این استرس‌ها، همانند مورد اول (استرس‌های فاجعه آمیز)، خیلی شدید و ناتوان کننده نیستند ولی تعداد این استرس‌ها بسیار بیشتر است و به طور مکرر و فراوان‌تری رخ می‌دهند.
۳. استرس‌های خرد یا ریز استرس‌ها
این استرس‌ها شدت بسیار کمی دارند ولی به تعداد بسیار فراوان و متعددی در زندگی رخ می‌دهند. بعنوان نمونه، سر و صدای خوابگاه، مهمان ناخوانده، نداشتن محل خلوت و مناسب برای تردد، استراحت و مطالعه، جا ماندن از سرویس، جر و بحث با هم اتاقی یا همکلاسی و مواردی از این قبیل. همانطور که ملاحظه می‌کنید این استرس‌ها چندان شدید نیستند ولی به دلیل مواجهه و رویارویی زیاد با آنها در طول زندگی باعث بروز مشکلاتی می‌شوند.
ب) طبقه‌بندی استرس‌ها از نظر کیفیت
برخی از استرس‌ها خوشایند هستند مثل متولد شدن یک نوزاد، پیدا کردن کار، ازدواج و بعضی از استرس‌ها ناخوشایند هستند مانند اختلاف و مشاجره والدین، قبول شدن در کنکور یا مراحل مختلف دانشگاه، طلاق، فوت یکی از عزیزان، بیماری یکی از افراد خانواده. به همین دلیل استرس‌ها را می‌توان از نظر کیفیت نیز به نوع دیگری طبقه‌بندی نمود.
۱. استرس‌های منفی (دیسترس)
این نوع از استرس اتفاقاتی منفی و ناخوشایند می‌باشند. نمونه این استرس‌ها عبارت است از مرگ یکی از عزیزان، طلاق، جدایی، بیماری، ناکامی و اُفت تحصیلی، مشکلات ارتباطی و مواردی از این قبیل.
۲. استرس‌های مثبت (یوسترس)
این استرس‌ها اتفاقات مثبت و خوشایند می‌باشند. نمونه این استرس‌ها عبارتند از قبول شدن در دانشگاه، یافتن شغل، ازدواج و بچه دار شدن، رفتن به مسافرت.
ج) طبقه‌بندی استرس‌ها از نظر مدت
۱. استرس‌های کوتاه مدت
مدت این استرس‌ها محدود می‌باشد. برای مدت کوتاهی وجود دارد و فرد زمان زیادی را برای مبارزه با آنها صرف نمی‌کند. نمونه استرس‌های کوتاه مدت عبارتند از: ابتلاء یکی از اعضای خانواده به یک بیماری حاد مثل آپاندیس یا یک بحران مالی موقت در خانواده.
۲. استرس‌های مزمن یا طولانی مدت
این استرس‌ها بلند مدت و طولانی می‌باشند و ممکن است سال‌های سال یک فرد را اسیر خود نماید. نمونه این استرس‌ها عبارت است از: داشتن یک معلول در خانواده. بدهکاری و مشکل مالی طولانی مدت اختلاف و درگیری قدیمی بین والدین و یا با دیگران.
مادامیکه که استرس کوتاه مدت باشد تغییرات بدنی ایجاد شده زود به پایان می‌رسد. ولی اگر استرس طولانی مدت باشد و دائم بدن در معرض این همه تغییر باشد و هر روز این تغییرات در قلب، ریه، خون و غیره ایجاد گردد پر واضح است که به تدریج بدن فرسوده شده ودچار مشکل می‌شود. همانطور که اگر شما دائماً به یک دستگاه یا ماشین فشار وارد کنید از کار می‌افتد و فرسوده می‌گردد. این فشاری که به اندام‌های مختلف بدن وارد می‌شود نهایتاً باعث می‌گردد دچار مشکلات قلبی، تنفسی، گوارشی به خصوص (زخم معده و اثنی عشر) وغیره... شوید. نکته مهم آن است که بسیاری از استرس‌های زندگی، مزمن هستند و ماهیت بعضی از استرس‌های زندگی، مزمن می‌باشند. مانند وجود یک معلول یا بیمار در خانواده و بسیاری دیگر از استرس‌های زندگی به دلیل مقابله‌های نامناسبی که با آنان صورت می‌گیرد. مزمن می‌شوند مانند مشکلات ارتباطی.

تعدیل کننده‌های استرس
• شخصیت نستوه: انسان‌ها به لحاظ خستگی ناپذیری و سرسختی با هم متفاوتند، شخصیت نستوه ویژگیهایی دارد که عوامل استرس را خنثی می‌کند. این گونه افراد در مقابل عوامل استرس‌زای مکرر بطور اثربخشی مقاومت می‌کنند و در برابر این عوامل طاقت فرسا تسلیم نمی‌شوند. این نوع شخصیت استرس را منفی تفسیر نمی‌کند و استراتژی‌های انطباقی بکار می‌گیرد و از تاب آوری بهتری برخودار است.
• کانون کنترل درونی: افرادی که کانون کنترل درونی دارند کمتر از برون کنترلها استرس را تجربه می‌کنند. افراد درون کنترل، خود را مسئول رفتارهای خود می‌دانند نه شانس و عوامل محیطی را. این احساس باعث می‌شود وقایع استرس‌زا را پیش بینی و کنترل نمایند و در معرض عواقب خطرناک قرار نگیرند. بیشتر از شیوه‌های پیشگیری از استرس استفاده می‌نمایند. توانایی تبدیل عوامل استرس‌زا و تهدیدها را به عوامل رشد و ترقی دارند.
• عزت نفس: میزانی است که فرد خودش را دوست دارد. عزت نفس زیاد، اعتماد به نفس زیاد را در پی دارد و موجب می‌شود فرد در مواجهه با عوامل استرس‌زا استرس کمتری را تجربه نماید.
• جنسیت: آسیب پذیری مردان و زنان در برابر استرس یکسان نیست. برخی معتقدند که زنان در شرایط سخت، خسته کننده و ملال آور بلند مدت مقاومتر از مردان هستند. همچنین زنان نسبت به مردان در دوران جوانی در برابر بیماری‌ها و اختلالات قلبی و عروقی مقاوم‌ترند. امید به زندگی نیز در زنان بطور متوسط هفت سال بیشتر است.
• درماندگی اکتسابی: به احساس از دست دادن کنترل اشاره داشته و ریشه در تفکرات سلیگمن دارد. درماندگی اکتسابی موجب می‌شود حیوانات یا انسانها حتی در شرایطی که می توانندشرایط و اوضاع را کنترل یا از شرایط نامطلوب اجتناب کنند، به آن تن بدهند و تسلیم شرایط شوند.
• شخصیت نوع B: آرام و صبور است. بندرت برای کسب اهداف و انجام وظایف عجله می‌کند. از مهلت‌های زمانی و اضطرار زمانی رنج نمی‌برد. به تفریح و تمدد اعصاب اهمیت می‌دهد. در زمان استراحت احساس بیهودگی نمی‌کند. بر خلاف شخصیت نوع B، شخصیت نوع A مستعد اختلالات قلبی و عروقی است و زمانی که دچار این گونه اختلالات شود بسرعت بهبودی حاصل نمی‌شود و سلامت خود را بدست نمی‌آورد. شخصیت نوع A در سازمانهای نوع B و شخصیت B در سازمانهای نوع Aاسترس زیادی را تجربه می‌کنند. شخصیت نوع A عجول، نگران و تهاجمی است و در بیماری ناشکیبایی دارند. البته پژوهش‌ها حاکی از این است که افراد نوع A بهره ورترند.
• خود اتکایی: مبتنی بر نظریه تعلق و وابستگی است و بر چگونگی تنظیم روابط با دیگران دلالت دارد. سه الگوی تعلق را می‌توان از هم متمایز کرد. خود اتکایی، تعلق بیش از حد و بی‌تعلقی. حالت خود اتکایی یعنی در عین استقلال طرفین یک نوع وابستگی متقابل سازنده بین طرفین ایجاد می‌شود. افراد وابسته در مواجهه با استرس به دیگران پناه برده و به خود تکیه نمی‌کنند و امنیت و امید را در وابستگی به دیگران جستجو می‌کنند. افرادی که الگوی رفتاری بی‌تعلقی دارند به روابط با دیگران اهمیت نمی‌دهند و در برابر استرس‌زا ها نیاز به دیگران را انکار می‌کنند و سرانجام به تک روی بی باکانه و تهاجمی روی می‌آورند.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه روانشناسی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


هیچگاه موز و تخم مرغ را باهم نخورید