(572)


(572)

بهارازره رسیدامّا،نیامدباز دلدارم نمی داندمگردلبر،که من مشتاقِ دیدارم چرا آن ماهِ تابانم، نمی پرسد زِ احوالم مگر یارم نمیداند،به عشقش من گرفتارم نبستم دل به کس جانا،بغیرازرویِ چون ماهت شدم وابسته...

بهارازره رسیدامّا،نیامدباز دلدارم
نمی داندمگردلبر،که من مشتاقِ دیدارم

چرا آن ماهِ تابانم، نمی پرسد زِ
احوالم
مگر یارم نمیداند،به عشقش من
گرفتارم

نبستم دل به کس جانا،بغیرازرویِ
چون ماهت
شدم وابسته بر رویت،کنی هردم
چه آزارم

صبادستم به دامانت،به کویش گرگذرکردی
بگوکزجانبم بااو،فراقش کرده بیمارم

نگفتی دلبراآخر،چرا از دیده پنهانی
ببینم گرتراروزی،زدستت شکوه ها
دارم

کجاای مه خبرداری،چه حدپیشم
عزیزی تو
فقط یک تارِمویت را،به یک دنیا
خریدارم

قسم برچشمِ زیبایت،که هرگز
نشکنم عهدم
ز هرپیمان که بستم من،به آن پیمان وفادارم

چنان بنشسته ای جانا،ز اوّل تاابد
در دل
(خزان)درقلبِ شیدایش،ترادارد
فقط یارم

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ جشن الفبا کلاس اول عمو مسعود