خواب دیدم


خواب دیدم

خواب دیدم خواب دیدم که باغ پاییزی خواب سبز بهار را می‌دید کودکی با سبد به دامن شب می‌دوید و ستاره‌ها می‌چید خواب دیدم که دست سبز پدر شد بهار و سبد سبد گل داد مثل یک قاصدک به وقت سحر پر کشید...

خواب دیدم

خواب دیدم که باغ پاییزی
خواب سبز بهار را می‌دید
کودکی با سبد به دامن شب
می‌دوید و ستاره‌ها می‌چید

خواب دیدم که دست سبز پدر
شد بهار و سبد سبد گل داد
مثل یک قاصدک به وقت سحر
پر کشید و ز بند شد آزاد

خواب دیدم که گردبادی تند
خانه‌مان را ز ریشه ویران‌کرد
ابرها روی ماه را پوشاند
خیمه زد ارتش سپاه زرد

خواب دیدم پدر کبوتر شد
باغ‌مان پر شده‌ست از فریاد
گردبادی به شاخه‌ها پیچید
خواب دیدم که آسمان افتاد

خواب دیدم که چرخ نخ‌ریسی
در کنار اتاق مادر بود
خانه‌مان سرد و خالی از شادی
آخرین روزهای آذر بود

خواب دیدم که خواهرم در خواب
پدرم را صدا زد و نالید
مادرم مهر بر سرش تاباند
خواب دیدم که آسمان بارید

بلبلی روی دار حلق‌آویز
چشم‌ها منجمد ز نفرت پر
دوره‌گردان به کوچه آمده‌اند
قیمت سنگ گشته دانه دُر

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دستگیری عامل ضرب و شتم شهروندان در اتوبوس