پرستو


پرستو

رفتم در میخانه ، دیدم قدح و جامی دیدم که پرستویی ، افتاده به یک دامی با عشق جدل کردم از باده حذر کردم در کوچه ی ویرانی ، دیدم چه خوش اندامی شیطان لبم لرزید تا خال لبش را دید چشمان...

رفتم در میخانه ، دیدم قدح و جامی
دیدم که پرستویی ، افتاده به یک دامی

با عشق جدل کردم از باده حذر کردم
در کوچه ی ویرانی ، دیدم چه خوش اندامی

شیطان لبم لرزید تا خال لبش را دید
چشمان دلم خندید دادم به دل انعامی

گفتم به مزاح ای دل از بهر چه شادانی
گفتا تو نمی دانی ، دارد به تو پیغامی

ای قافله ی مستی ، دل را به کجا بستی
در خانه چه غم داری رفتی پی بد نامی

بی وقفه پشیمان شو هم کیش ندیمان شو
از باده و خم بگذر اینگونه تو خوشنامی

رودی که شود جاری از چشمه جوشان است
برنا نتوانی شد در هاله ی ابهامی

عشقی که طلب کردی در اوج سماوات است
گر رهرو گلزاری ، داری چه سر انجامی

عیدی به نهان بنگر،بر روح و روان بنگر
این جرعه ی قابل را باید که بیاشامی


عیدی خلیلی


بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


این میوه خوشمزه هم کبد چرب را درمان می‌کند هم باعث طول عمر می‌شود