اندوه فهمیدن نداشت


اندوه فهمیدن نداشت

آسمان بد لحظه ای بارید،باریدن نداشت دیده ام درگیرِ یاری شد که او دیدن نداشت پسته وقتی می‌شکافد، تازه لب خندان شده است تخس بودم من؛وگرنه درد خندیدن نداشت من خودم آغوش پوشیدم برایش گرم شد بوسه از لب...

آسمان بد لحظه ای بارید،باریدن نداشت
دیده ام درگیرِ یاری شد که او دیدن نداشت

پسته وقتی می‌شکافد، تازه لب خندان شده است
تخس بودم من؛وگرنه درد خندیدن نداشت

من خودم آغوش پوشیدم برایش گرم شد
بوسه از لب های آن مرده ولی چیدن نداشت

سال ها دنبال تفسیرات دنیا گشت عقل
اینهمه تکرار و اندوه لیک فهمیدن نداشت

حدیث شباهنگ
22ژوئن 2022



فیلم| مردی که 26 سال پیش گم شده بود در زیرزمین همسایه پیدا شد!