آواز
چرا مست نباشم؟ چگونه این قلب سکون یافتهی آن سالهای پرتشویشِ در انتظار را نرقصانم؟ مگر میشود، بود و دید و از شادی پَر نگرفت؟ مگر میشود تو را داشت و دوباره، نه، صد باره و هزار باره عاشقی نکرد؟ وقتی...
چرا مست نباشم؟
چگونه این قلب سکون یافتهی آن سالهای پرتشویشِ در انتظار را نرقصانم؟
مگر میشود، بود و دید و از شادی پَر نگرفت؟
مگر میشود تو را داشت و دوباره، نه، صد باره و هزار باره عاشقی نکرد؟
وقتی تکرار این بهار از عمر من، مبارک شده با رویشِ سبز قلب کوچکت در روح و تنم
چگونه من، من باشم؟
وقتی تویی در من اینگونه آرام و متین زیست میکند
ای تنیده در جآنم
ای شکوفهی عشق
ای به قربانت سطر به سطر شعرهای بود و نبود من
به خدا که تشنه آوازت بودم
خوش آمدی..
و چه به هنگام آمدی.
چگونه این قلب سکون یافتهی آن سالهای پرتشویشِ در انتظار را نرقصانم؟
مگر میشود، بود و دید و از شادی پَر نگرفت؟
مگر میشود تو را داشت و دوباره، نه، صد باره و هزار باره عاشقی نکرد؟
وقتی تکرار این بهار از عمر من، مبارک شده با رویشِ سبز قلب کوچکت در روح و تنم
چگونه من، من باشم؟
وقتی تویی در من اینگونه آرام و متین زیست میکند
ای تنیده در جآنم
ای شکوفهی عشق
ای به قربانت سطر به سطر شعرهای بود و نبود من
به خدا که تشنه آوازت بودم
خوش آمدی..
و چه به هنگام آمدی.