گمشده


گمشده

تو گمشده ام بودی ومن به جستجوی تو به باغی می روم و دزدانه در آن سرک می کشم تو برایم درختی می شوی پر از برگهای سبز شیرین ،سرخ ،دلربا آغوشت را باز کن تا به هم پیوند بخوریم به وقت آخرین طلوع...

تو گمشده ام بودی
ومن به جستجوی تو
به باغی می روم
و دزدانه در آن سرک می کشم
تو برایم
درختی می شوی
پر از برگهای سبز
شیرین ،سرخ ،دلربا
آغوشت را باز کن
تا به هم پیوند بخوریم
به وقت آخرین طلوع تابستان



پنهان و پیدا