بارانِ عشق ( امام رضا )


بارانِ عشق ( امام رضا )

تولد علی بن موسی الرضا بر تمام عاشقانِ بارانِ عشق مبارکباد. فی البداهه آسمان از شوقِ میلادِ رضا بی تاب شد جشن بارانی بپا کرد تا رضا ارباب شد باچنان ذوقی به آنی اشکِ طاهر ریخت زمین عاشقان بی تاب...



تولد علی بن موسی الرضا بر تمام عاشقانِ بارانِ عشق مبارکباد.

فی البداهه

آسمان از شوقِ میلادِ رضا بی تاب شد
جشن بارانی بپا کرد تا رضا ارباب شد
باچنان ذوقی به آنی اشکِ طاهر ریخت زمین
عاشقان بی تاب گشتند جلگه ها پر آب شد
مات و مبهوتند ملائک بَس شبیهِ کوثر است
تاجِ سلطانی به سر داشت پادشاهی باب شد
مَلَکی گفتا مَلَک را از چه خرسند است فَلک
گفتا الرحمان رحمان رحمتُ الاسباب شد
جبرئیل بر سجده افتاد جلوهِ سلطانی دید
نور باران شد سَماوات برفِ ناسوت آب شد
چشمها چشمک زدن را ارثِ اَجرامَند سَما
چِشمه ها سوزانِ عشقند سوزِ عشاق باب شد
مریمِ عمران به زهرا تاجِ گل آورده بود
نجمه خاتون مَه بغل کرد تاجِ گل سُرخاب شد
چهرهِ مه در خفا شد رخ نمایان کرد رضا
کهکشانها غرق شادی خنده کردن باب شد
بَس رضا بود از رضایش حضرت سلطانِ عشق
با رضا راضی بَنا شد بابُ الاحکام باب شد
مِهر از مِهر رضا دارد یقیناً داشته اش
اوجِ مهرورزی ز اوجَش مالکِ مهتاب شد
پارسیان یکتاپرستند زین سبب سلطان کان
یک رضا دارد بِه اِذنش شاهِ قومِ ناب شد
پادشاه مطلق ایران علی ، موسی رضاست
مستِ بی مِی فاتحِ القلب است که دُرِّ ناب شد
حافظا لطف رحیم است شعیه ی حیدر شدی
اهلبیت انوارِ نورَند عشق و معشوق باب شد



30 اردیبهشت 1403
مشهد المقدس ( صحن گوهرشاد) زیر باران عشق





بغضی در حنجره