رقص من


رقص من

خواهم امشب بسرایم شعری قطعه شعری که درآن بتوان گفت سخن سخن این شبها سخن اشک پشیمان دو چشم سخن لبخندها کاش می شد که هرآنچه اندرون دل تنگم جاریست بنویسم امشب وبگویم با اشک بنویسم به پرگلشاعر:احسان غلامی فرد

خواهم امشب بسرایم شعری
قطعه شعری که درآن بتوان گفت سخن
سخن این شبها
سخن اشک پشیمان دو چشم
سخن لبخندها
کاش می شد که
هرآنچه اندرون دل تنگم جاریست
بنویسم امشب
وبگویم با اشک
بنویسم به پرگل وببویم عطرش
وبگویم با اشک
پای کوبیدن بر غصه ودرد
چه صفایی دارد
از ته دل خواندن
خواندن شعر صفا
وبه سوزغم عشق
سوختن سینه پررنج وبلا
وه چه حالی دارد
با همه فریادم چه خموش است دلم
رقص من رقص غم و
رقص وفاست
سینه ام پر زلطافت زحیاست
پای کوبیدن من
کشتن درد دل بی درمان
وبه آهنگ شکفتن
به نوای گل سرخ
وبه آوای هزاران چمن
وبه همراه دل دلتنگان
ماندگان درشب تاریک
و مه آلود حیات
گفتن قصه پر غصه ماندن
گفتن قصه رفتن
گفتن قصه رفتن
گفتن درد بقاست

همدان

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس | قابی دیدنی از بازیگر زن پُرحاشیه در حرم امام رضا(ع)