لیوان زهر؛ علی رفیعی وردنجانی


لیوان زهر؛ علی رفیعی وردنجانی

اذان نداده خروسی که روی پرچین است چه فرق می‌کند آن صاحبش که بی‌دین است چه شد که باز تو یکباره سر به زیر شدی؟ عقاب لحظه‌ی حمله سرش به پایین است دوباره دم نزن از رشته‌ی محبتمان! همیشهشاعر:علی رفیعی (پریش)

اذان نداده خروسی که روی پرچین است
چه فرق می‌کند آن صاحبش که بی‌دین است

چه شد که باز تو یکباره سر به زیر شدی؟
عقاب لحظه‌ی حمله سرش به پایین است

دوباره دم نزن از رشته‌ی محبتمان!
همیشه مارگزیده به رشته بدبین است

درون قلب تو یک ازدحام طوفانی است
شبیه یک صف نذری که در دل چین است

بروی چشم من اینبار زود پا مگذار!
پر از ترقه‌ی اشک است؛ مثل یک مین است

نخور لبان کسی را ‌که عاشقش شده‌ای!
اگرچه مزه‌ی لیوان زهر، شیرین است

"لیوان زهر"
علی رفیعی وردنجانی

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انواع فونت و متن بسم الله الرحمن الرحیم برای بیو اینستا