معادِ مُجَسَم. ترنم بارانِ بهاری در گوشِ ناودان وَمن. سمفونیِ دل انگیز و زلال جاری شدن را می نوازد. و بر پرنیانِ خیالِ من، تلنگری لطیف و دوست داشتنی...
دلتنگی به تنگ آمده بود از عقربهی ساعتی که از زمان جا مانده و تیک تیک تیکش تکه تکه شده در لحظه لحظهای که دیگر نیست عنکبوت جایت را بافته بود...
معلم اسوه ی ایثار علم وادب است معلم تشنه ی تعلیم و سوادرا سبب است معلم دیده بان مشق نوع بشر است پاسبان باغ علم از شکوفه تا ثمر است معلم می فروزد چون...
. . زنگ دبستان را با چترِ باران خورده وُ افتاده در کُنجِ کلاس درسِ جغرافی من دوست می دارم.... . ای حاصلِ دستانِ زیبارو با من بمان آرام در آسمانِ عشق...