مترجم: مریم خوزان از مجموعهی داستان کوتاه: «از این زمان از آن مکان» 1 چهاربار در طی چهار سال متوالی با این مشکل روبرو بودند که چه هدیهی تولدی برای...
مرگ انقدر ها که فکر می کردم غیر منتظره وعجیب نبود . چیزی مثل وزیدن باد تند وقتی شیشه ماشینی در حال سرعت را پایین بکشی . یا مثل بالا رفتن با اسانسوری...
باید به خرید می رفتم . و قبل از امدن بچه ها از مدرسه به خانه بر می گشتم .در یک بریده ی باریک از روزنامه لیست کارهایی را که باید انجام می دادم زیر هم...