کویر


کویر

انگار دلــم دیگِ پـُر از ســرکه و سیـر است در من غم داغیست که در ذهن کویر است در دورتـــرین خاطـــره‌ام سایه‌ی ابریست آن هــم پرٍ شکٌیـست که انکـارپـذیـر است ابـری کــه نبـاریــد و پــیشاعر:داریوش فرزانه

انگار دلــم دیگِ پـُر از ســرکه و سیـر است
در من غم داغیست که در ذهن کویر است

در دورتـــرین خاطـــره‌ام سایه‌ی ابریست
آن هــم پرٍ شکٌیـست که انکـارپـذیـر است

ابـری کــه نبـاریــد و پــی خاطره‌ها رفت
بیـچـاره دلِ تَف‌زده این‌گــونه اسیر است

بـرگــرد و بمــان پاکتــرین حادثــه‌ی شهر
برگـرد که شهزاده‌ی دل، بی تو فقیر است

تیـری بـزن ای عشـقِ کمــانگیر که این دل
آهــوی نجیبـی‌ست کـه آمــاده‌ی تیر است

کــی دیـده کـه صیـدی پـی صیـاد بگــردد؟
زخمی به تنش مانده بزن تیر که دیر است!

داریوش فرزانه

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس | قابی دیدنی از بازیگر زن پُرحاشیه در حرم امام رضا(ع)