#طنز
چند وقتی است که با ناز و اَدا می جنبد
گاه در جمع بُتان ، گاه جدا می جنبد
شیخ مان گفت که جنبیدن عهد پیری است
در شگفتم که شباب است چرا می جنبد ؟
جای تبریک و خدا قوّت و شکرش باقی است
طفل با این همه کافور و دوا می جنبد
گر چه جولانگه او خاک زمین است ، گهی
عِرض خود می برد و توی هوا می جنبد
گاه هنگامه ی بافیدن کرسی شعری
مست و شوریده بسان شعرا می جنبد
چه بگویم ؟ خجلم ، از تو چه پنهان بی شرم
گاه با یاد سر زلف شما می جنبد
طفلکی نام بد و نیّت خیری دارد
نه فقط محض خودش ، محض خدا می جنبد
لحظه ای سفت و دراز و دَم دیگر کوتاه
طبق قانون انرژی و بقا می جنبد
می شود همرهِ «یوری گاگارین» و «ژول وِرن»
آه از اعماق زمین تا به فضا می جنبد
به گمانم که عنانش شده از کف بیرون
لامروّت وسط جشن و عزا می جنبد
صبحدم زار و نزار است چو روباه ، اما
شام می غرّد و با کلّ قوا می جنبد
سر سرخ و تن خوشبو چو عروسان گویی
زده بر قامت خود سِدر و حنا ، می جنبد
گر چه می ترسد از اینگونه مراعات نظیر
فرح و اکبر و استخر و شنا... می جنبد
.
.
.
.
این زبان دست خودش نیست ، چه گویم یک روز
می دهد هستی ما را به فنا ... می جنبد !!!
چند وقتی است که با ناز و اَدا می جنبد
گاه در جمع بُتان ، گاه جدا می جنبد
شیخ مان گفت که جنبیدن عهد پیری است
در شگفتم که شباب است چرا می جنبد ؟
جای تبریک و خدا قوّت و شکرش باقی است
طفل با این همه کافور و دوا می جنبد
گر چه جولانگه او خاک زمین است ، گهی
عِرض خود می برد و توی هوا می جنبد
گاه هنگامه ی بافیدن کرسی شعری
مست و شوریده بسان شعرا می جنبد
چه بگویم ؟ خجلم ، از تو چه پنهان بی شرم
گاه با یاد سر زلف شما می جنبد
طفلکی نام بد و نیّت خیری دارد
نه فقط محض خودش ، محض خدا می جنبد
لحظه ای سفت و دراز و دَم دیگر کوتاه
طبق قانون انرژی و بقا می جنبد
می شود همرهِ «یوری گاگارین» و «ژول وِرن»
آه از اعماق زمین تا به فضا می جنبد
به گمانم که عنانش شده از کف بیرون
لامروّت وسط جشن و عزا می جنبد
صبحدم زار و نزار است چو روباه ، اما
شام می غرّد و با کلّ قوا می جنبد
سر سرخ و تن خوشبو چو عروسان گویی
زده بر قامت خود سِدر و حنا ، می جنبد
گر چه می ترسد از اینگونه مراعات نظیر
فرح و اکبر و استخر و شنا... می جنبد
.
.
.
.
این زبان دست خودش نیست ، چه گویم یک روز
می دهد هستی ما را به فنا ... می جنبد !!!