آهو برای عرض ارادت به ساحتت
رو کرد سوی مشهد و اذن رضا گرفت
با روی خسته و دل پر،این گدای تو
وقتی شنید اسم تو اقا،رضا گرفت
چون شد زمان فرغتت ای شاه دلبران
امد ملک غمین،دل ابن الرضا گرفت
جانا طلب مرا که بیایم به درگهت
چون قلب این گدا به دل تو رضا گرفت
وقتی زمان اشهد ان لا اله شد
دارم امید تا که بگویند رضا گرفت
چون اخرت رسد ز میان خلائقش
باشم شهیر این که دو دستم رضا گرفت
رو کرد سوی مشهد و اذن رضا گرفت
با روی خسته و دل پر،این گدای تو
وقتی شنید اسم تو اقا،رضا گرفت
چون شد زمان فرغتت ای شاه دلبران
امد ملک غمین،دل ابن الرضا گرفت
جانا طلب مرا که بیایم به درگهت
چون قلب این گدا به دل تو رضا گرفت
وقتی زمان اشهد ان لا اله شد
دارم امید تا که بگویند رضا گرفت
چون اخرت رسد ز میان خلائقش
باشم شهیر این که دو دستم رضا گرفت