شبیه آن قطار......


شبیه آن قطار......

از کدام سویِ بهارعشق می وزد ؟ من میانِ بوسه هایِ نسیم ودو چشمِ خمار جا مانده ام راهِ عشق از رویِ دل ِمن می گذرد عشق یعنی قطار ! ...... سوت / سرم را رها نمی کند نبضِ من چه تند می زند! شبیهِ آنشاعر:فریدون ناصرخانی کرمانشاهی

از کدام سویِ بهارعشق می وزد ؟
من میانِ بوسه هایِ نسیم ودو چشمِ خمار
جا مانده ام
راهِ عشق از رویِ دل ِمن می گذرد
عشق یعنی قطار !
......
سوت / سرم را رها نمی کند
نبضِ من چه تند می زند! شبیهِ آن قطار
......
دل ام می خواهد
تمامِ بهارمالِ تو باشد
خورشید مالِ توباشد
من تب کنم
پرنده ها از خنده هایت پرواز کنند
......
از کدام سویِ عشق بهار می وزد ؟
من
میانِ دو چشمِ خمار
جا مانده ام...




سرود سیاه