هوای چشمات


هوای چشمات

گرفته باد صدای غم تو دشتی کبیر منم آن سراب کوچک میان شن زارها دوباره سوز سرما زد به مغز استخوان قلبم از سه خط گذشت تعداد سیگارهای بهمنم صدایم کن در این برزخ که ندارمت در این وادی گناه آخرینشاعر:سعید خرسند

گرفته باد صدای غم تو دشتی کبیر
منم آن سراب کوچک میان شن زارها

دوباره سوز سرما زد به مغز استخوان قلبم
از سه خط گذشت تعداد سیگارهای بهمنم

صدایم کن در این برزخ که ندارمت
در این وادی گناه آخرین آرامش من است

دوباره هوای چشمات زد به دلم هوس
دوباره گمت کردم میان افکار پریشانم

شب است و مینوشم از دو پلک چشمت
میخوام از هوای چشمانت نفس بکشم

دخیل بسته ام به سو سوی این دشت کبیر
بگذار کمی از چشمانت نفس نفس عشق بنوشم

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس | بسته شدن صفحه اینستاگرام همسر سابق «مهدی قائدی»؛ علت چی بود؟