***************
من که در مِلک هنر هیچ ندارم جایی
با چه رو از تو بگویم که چنین زیبایی ؟!
خانه آباد شوی ، لعلْ لبی ، شیرینی
چشمْ شهلا وُ رُخت قرص قمر ، غوغایی
از تو هر شب قصه ها بافته ام رویایی
زلف مشکینِ سهیلا و دلی شیدایی
رود احساسِ من از چشمه ی یادت جاری
قطره ای غبطه خورم ، برتو که چون دریایی
شهرهْ آفاقمُ ای عشق تو خود بینایی
آفرین بر تو وُ بر دل ، منُ این رسوایی
تک غزالی که نشد رام غزلها ، گویی
عاقبت می بَردم هوش نمانَد نایی
بارالها تو ز اسرار نهان آگاهی
پس ببخشا به من این عشق که بی همتایی
سهیلا= نامی دخترانه با ریشه ی عربی به معنای نرم ، لطیف ، ملایم
برگ سبزی ست تقدیم به او که قلم به دستم داد ـ نازنین استاد گرانقدر و والامقامم مهربانو " سهیلا فرقانی " عزیز ـ از خدا برای داشتنش بینهایتــــ سپاسگزارم ان شاءالله هماره سلامت باشند و برقرار
ــــــــــــــــــــــــــــ
نگاهت را به من بسپار
زیبای همیشه عاشق
شقایق دشت بیکران خیال من
ترنم باد ، عطر نفس های تو
پرتو زلالِ بی زوال من
تو آمدی ...
تو آمدی و سبز شد
آستانه تا نهایتِــــــــــــ
جنگلهای سوخته ی باور من
تو آمدی و پیچید
صفیر انکسار شاخه های پروا ،
تنیده بر پیکر من
تو آمدی و شراره زد
شعله ی خاموش عشق
در جان و جوهر من
جهانی
تهی از تاریکی جهالت ،
جبروتِ بینشی
تجسمی از جلوه ی حق
یگانه ، مهر پرور من
پ.ن
درودهای فراوان خدمت دوستان همیشه عزیز و گران ارج
به مناسبت خجسته " روز معلم " سروده ی فوق را تقدیم میکنم به تمام اساتید بزرگوار و آموزگاران گرانقدر سرزمین مقدسم ـ به خصوص آن عزیزانی که در سایت وزین شعر نو حضور دارند " پایدار باشید ان شاءالله "
همیشه منت دار سخاوت نگاه و الطاف بی پایانتانـــــــــــــم
★سایه تان مستدام ـ روز معلم مبارک★
#هدیه
۹۸/۲/۱۱
من که در مِلک هنر هیچ ندارم جایی
با چه رو از تو بگویم که چنین زیبایی ؟!
خانه آباد شوی ، لعلْ لبی ، شیرینی
چشمْ شهلا وُ رُخت قرص قمر ، غوغایی
از تو هر شب قصه ها بافته ام رویایی
زلف مشکینِ سهیلا و دلی شیدایی
رود احساسِ من از چشمه ی یادت جاری
قطره ای غبطه خورم ، برتو که چون دریایی
شهرهْ آفاقمُ ای عشق تو خود بینایی
آفرین بر تو وُ بر دل ، منُ این رسوایی
تک غزالی که نشد رام غزلها ، گویی
عاقبت می بَردم هوش نمانَد نایی
بارالها تو ز اسرار نهان آگاهی
پس ببخشا به من این عشق که بی همتایی
سهیلا= نامی دخترانه با ریشه ی عربی به معنای نرم ، لطیف ، ملایم
برگ سبزی ست تقدیم به او که قلم به دستم داد ـ نازنین استاد گرانقدر و والامقامم مهربانو " سهیلا فرقانی " عزیز ـ از خدا برای داشتنش بینهایتــــ سپاسگزارم ان شاءالله هماره سلامت باشند و برقرار
ــــــــــــــــــــــــــــ
نگاهت را به من بسپار
زیبای همیشه عاشق
شقایق دشت بیکران خیال من
ترنم باد ، عطر نفس های تو
پرتو زلالِ بی زوال من
تو آمدی ...
تو آمدی و سبز شد
آستانه تا نهایتِــــــــــــ
جنگلهای سوخته ی باور من
تو آمدی و پیچید
صفیر انکسار شاخه های پروا ،
تنیده بر پیکر من
تو آمدی و شراره زد
شعله ی خاموش عشق
در جان و جوهر من
جهانی
تهی از تاریکی جهالت ،
جبروتِ بینشی
تجسمی از جلوه ی حق
یگانه ، مهر پرور من
پ.ن
درودهای فراوان خدمت دوستان همیشه عزیز و گران ارج
به مناسبت خجسته " روز معلم " سروده ی فوق را تقدیم میکنم به تمام اساتید بزرگوار و آموزگاران گرانقدر سرزمین مقدسم ـ به خصوص آن عزیزانی که در سایت وزین شعر نو حضور دارند " پایدار باشید ان شاءالله "
همیشه منت دار سخاوت نگاه و الطاف بی پایانتانـــــــــــــم
★سایه تان مستدام ـ روز معلم مبارک★
#هدیه
۹۸/۲/۱۱