چهل گلبرگ ...


چهل گلبرگ ...

تب اورشلیم آغوش و تن و تعمید آیین ها ، دوباره درهاله ی مه رقصان بقعه ی ابر برهمن ها. باز بعلبک معبد نیلوفر بر کفرلبان برکه می لغزد ، باز شرابه می نوشد راش با ساقی صحاری لبخند. از ابریقشاعر:ملیناقشقایی




عیدقربان