محبوس


محبوس

نمیدانم چرا دلبسته کسی شدم که نگذاشت انگشتانم قد بکشند بر شعر قلمم را محبوس کرد نگذاشت عشق اتفاق بیفتد روی کاغذ آنقدر در احساسم محبوسم کرد تا جوهرهای دنیا دررگهایم خشک شدشاعر:شادی چلوچی

نمیدانم چرا دلبسته کسی شدم
که نگذاشت انگشتانم قد بکشند بر شعر
قلمم را محبوس کرد
نگذاشت عشق اتفاق بیفتد روی کاغذ
آنقدر در احساسم محبوسم کرد
تا جوهرهای دنیا دررگهایم خشک شد



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دیکته شب | دیکته کلاس اول دبستان