خانه ویرانه


خانه ویرانه

ای ساقی دردانه ویران شده این خانه دریاب دمی ما را با یک دو سه پیمانه یاران همه حیرانند ، دربند و پریشانند از جوری که بر ما رفت با مکری پلیدانه یک سو همهشاعر:سعیدعرفانی


ای ساقی دردانه ویران شده این خانه
دریاب دمی ما را با یک دو سه پیمانه

یاران همه حیرانند ، دربند و پریشانند
از جوری که بر ما رفت با مکری پلیدانه

یک سو همه بدبختی آنسوی دگر نعمت
در کاخ مجلل کس کوخ است یکی خانه

در سفره او نان و بر سفره ما خوان است
نانش همه در روغن خوانم چه فقیرانه

هی وعظ کند ما را در مسجد و آدینه
اهلش همه مستثنی ، زان پند دورویانه

ان شوخ پسر برده ، اموال همه مردم
این شیخ پدر گوید تهمت است به دردانه

گر گویی ثنایش را بر خوانی و بر نعمت
گر گویی مذمت را حصری تو به کاشانه

لبها همه خاموشند دلها پر درد اما
هی گریم و هی نالم زین حال حقیرانه

دریاب مرا ساقی مست از می نابم کن
فریاد کشم دردم ، با نعره ای مستانه

عرفان بشنو پندم کوته بکن این قصه
وقعی ننهند این قوم بر شعر غریبانه



حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ مسعود صادقلو دیوونه خونه