در میان خاک
در میان معبد هستی
که از هر لانه ای تاریک
نگاهی سوی رفته عمر
نگاهی اشک با حسرت
*
همه عمر گذشت
بهر یک گفته خام
که به او داد نوید
منتظر باش سعید
*
در میان خاک
در میان معبد هستی
دیدگانیست براه
شاید او برگردد...
در میان معبد هستی
که از هر لانه ای تاریک
نگاهی سوی رفته عمر
نگاهی اشک با حسرت
*
همه عمر گذشت
بهر یک گفته خام
که به او داد نوید
منتظر باش سعید
*
در میان خاک
در میان معبد هستی
دیدگانیست براه
شاید او برگردد...