.. تو شبیه
مسافر کوچک
کتابهای کودکیم نیستی
اما من پاره ای از قلب نوجوانیم را
از کشاکش دنیای آدم بزرگها به غنمیت باز آورده ام
و در جستجوی شاهزاده ی کوچکی هستم
در سیاره ای به وسعت یک قلب
با موها و شال گردنی
پریشان در باد
و گل سرخی
همچون پری غمگین شعر ؛«فروغ »
که «شب از یک بوسه میمیرد
و سحرگاه
از یک بوسه به دنیا می آید »
عزیزحاجی علیاری