پروانه صفت


پروانه صفت

من پروانه صفت سوختم و آب شدم دل دیوانه ی من بردی و بی تاب شدم تو که بیمار منی سوخته ای در تب و تاب من که درمان تواَم نسخه ی کمیاب شدم تو که دریای منی ساحل آرامش من ماهی تُنگ تواَم راهیِ سیلابشاعر:بهاره حسین زاده

من پروانه صفت سوختم و آب شدم
دل دیوانه ی من بردی و بی تاب شدم

تو که بیمار منی سوخته ای در تب و تاب
من که درمان تواَم نسخه ی کمیاب شدم

تو که دریای منی ساحل آرامش من
ماهی تُنگ تواَم راهیِ سیلاب شدم

گلشن باغ تو بودی گل و گلزار شدم
شمعدانی تو بودم گل نایاب شدم

رحم کن بر منِ پروانه و ویرانه و مست
از غم دوری تو واله و بی خواب شدم

ساقی میکده اَم جام شرابی در دست
تشنه ی عشق تواَم لیلیِ سیراب شدم

من مسلمان تواَم عشق اساطیریِ تو
سجده بر قبله ی تو راهی محراب شدم

ساز شعرت همه شاد است و کمی هم غمگین
نت گیتار تو بودم زِهِ مضراب شدم

غافل از ماه شب تار تو بودم که چنین
برق چشمان تو را دیدم و مهتاب شدم

حق من بود که اینگونه عذابم بدهی؟!
آتش عشق تو بودم غزلی ناب شدم




خدا می داند