مرگ من روزی فراخواهد رسید اندر بهار
هم چو میلادم که بر یاد آورد پیرار و پار
آسمان با ابرهای تیره و تارش بگوی
سوگواری کم نمای برزاریم یکدم نبار
بعد رفتن هم که دلتنگ عزیزانم شوم
درمیان قبر تنها شیری واندر حصار
نیستم راهی که پیمایم عقب را یکدمی
میشود سرگشته احوالم بدین حال نزار
سخت دلتنگی کنم دیداراهلم داغ دل
علقه فرزند و همسر برگلو آرد فشار
میروم دلواپس اهلم که باشندچند وچون
بعد رفتن روزگار همرهان باشدچه کار
می روم تا که فراهم کنمش سازی وبرگ
لحظه لحظه بر تماشای شمایم روز شمار
17/12/1395
هم چو میلادم که بر یاد آورد پیرار و پار
آسمان با ابرهای تیره و تارش بگوی
سوگواری کم نمای برزاریم یکدم نبار
بعد رفتن هم که دلتنگ عزیزانم شوم
درمیان قبر تنها شیری واندر حصار
نیستم راهی که پیمایم عقب را یکدمی
میشود سرگشته احوالم بدین حال نزار
سخت دلتنگی کنم دیداراهلم داغ دل
علقه فرزند و همسر برگلو آرد فشار
میروم دلواپس اهلم که باشندچند وچون
بعد رفتن روزگار همرهان باشدچه کار
می روم تا که فراهم کنمش سازی وبرگ
لحظه لحظه بر تماشای شمایم روز شمار
17/12/1395