سر از بالین خاک بردار
بهشت زنده به گور
تو را از این بی نفس
زیستن آخر چه سود ؟
سر از بالین خاک بردار
شاخه ها سر بی بالین
در خیا لشان برگها را به
آغوش کشیده اند .
جان برای نان
در رستاخیز ما
غزلهای ناتمام یک قناری
اینگونه به پایان می رسد .
در زمستانی که آغاز یک
پایان است برای پایان
این آغاز ما خود شکفتن
را می دانیم
چگونه شکفتن را
اینبار تو بگو بهار .
سر از بالین خاک بردار
پل های رسیدن به آسمان
از زمین می گذرد بهار .
بهشت زنده به گور
تو را از این بی نفس
زیستن آخر چه سود ؟
سر از بالین خاک بردار
شاخه ها سر بی بالین
در خیا لشان برگها را به
آغوش کشیده اند .
جان برای نان
در رستاخیز ما
غزلهای ناتمام یک قناری
اینگونه به پایان می رسد .
در زمستانی که آغاز یک
پایان است برای پایان
این آغاز ما خود شکفتن
را می دانیم
چگونه شکفتن را
اینبار تو بگو بهار .
سر از بالین خاک بردار
پل های رسیدن به آسمان
از زمین می گذرد بهار .