طاقت


طاقت

رفت او چون طاقتِ عشقِ زیادم را نداشت رفت اما خاطراتش را برایم جا گذاشت خواستم اما نشد هرگز فراموشش کنم چون که او جایی معیّن در درونِ سینه داشت در زمینِ خوبِ حاصلخیزِ این قلبِ رئوف جز نهالِشاعر:مریم جلالوند

رفت او چون طاقتِ عشقِ زیادم را نداشت
رفت اما خاطراتش را برایم جا گذاشت

خواستم اما نشد هرگز فراموشش کنم
چون که او جایی معیّن در درونِ سینه داشت

در زمینِ خوبِ حاصلخیزِ این قلبِ رئوف
جز نهالِ رنج و حسرت چیز مرغوبی نکاشت

شب برای اینکه خوابم را بگیرد تا سحر
پاسبانِ خاطراتش را به بالینم گُماشت

نه رفیقِ روزِ شادی بود نه ایّامِ غم
من همه جا یار او بودم ولی بی چشمداشت

بگذریم اما یقین دارم که چون هر غصه ای
سختیِ این غصه را هم پشتِ سر خواهم گذاشت
مریم جلالوند


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انواع فونت و متن بسم الله الرحمن الرحیم برای بیو اینستا