ﺑﺴﻴﺎری از رﻓﺘﺎرﻫﺎی آئینی و ﻧﻤﺎدﻳﻦ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺳﺎل ﻧﻮ ﺑﺎ اﺳﻄﻮرهﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد در ﻣﻴﺎن ﻣﺮدم ﺳﺮزﻣﻴﻦ اﻳﺮان ارﺗﺒﺎط دارﻧﺪ، ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دیگر ﺧﺎﺳﺘﮕﺎه و ﺑﻦﻣﺎﻳﻪ ﺑﺴﻴﺎری از رﻓﺘﺎرهای آئینی– آرﻣﺎنی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ دوران ﺳﻴﻄﺮه ﻓﺮﻫﻨﮓ اﺳﺎﻃﻴﺮی اﺳـﺖ. اﻳﻦ رﻓﺘﺎرﻫﺎی آئینی– آرﻣﺎنی در ﮔﺬر زﻣﺎن دﮔﺮﮔﻮن ﺷﺪه و در ﻫﺮ دوره و ﻣﻜﺎن ﺻﻮرت و ﻣﻌﻨﺎی ﺧﻮد را ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﺎر اﺟﺘﻤﺎعی– ﻓﺮهنگی ﺟﻮاﻣﻊ آن دوره و ﻣﻜﺎن ﺗﻄﺒﻴﻖ داده و در رﻫﮕﺬر اﻳـﻦ ﺳﺎزﮔﺎری ﭼﻴﺰهایی از دﺳـﺖ داده و ﭼﻴﺰﻫﺎیی ﺗﺎزه ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻛﻨﻮنی درآﻣﺪه اﺳﺖ.
ﺑﺮخی آئینﻫﺎی ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻪ از ﺳﻨﺖﻫﺎی راﻳﺞ در دوران ﻧﻴﺰ ﻣﻌﻨﺎ و ﻣﻔﻬﻮم و ﻛﺎرﻛﺮدﺷﺎن را در زﻧﺪگی مﺮدم اﻣﺮوز از دﺳﺖ دادهاﻧﺪ و دﻳﮕﺮ ﻛﺎرآﻣﺪ و ﺳﻮدﻣﻨﺪ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ و ﺑﻪ ﺻﻮرت «ﺑﻘﺎﻳﺎی ﻓﺮهنگی» ﻏﻴﺮ ﻓﻌﺎل ﺑﺎز ﻣﺎﻧﺪهاﻧﺪ. ﺑﺮخی دﻳﮕﺮ از آئینﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﻫﻨﻮز در زﻧﺪگی اﺟﺘﻤﺎعی، ﻓﺮهنگی و اﻗﺘﺼﺎدی و در ﺣﻴﺎت دینی و ﻣﺬهبی و رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻣﻌﻨﻮی ﻣﺮدم ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﻓﻌﺎل ﺑﺎقی مانده و نقش و معنای خود را حفظ کرده و در انسجام و تحکیم روابط میان افراد و گروههای اجتماعی کارساز و موثر هستند.
آئینهای نوروزی از آن دسته رفتارهای فرهنگی هستند که برخی از آنها هنوز در جامعه کنونی ایران بازمانده و کموبیش کارکرد و نقش کارآمد و سودمند خود را میان گروههای مختلف مردم حفظ کردهاند.
«سفره هفت سین»
گستردن سفره نوروزی در هنگام تبدیل سال کهنه به نو و برگزیدن هفت نوع خوراکی گوناگون و چیدن آن روی سفره، از رسم های ویژه و عمومی در نوروز بوده است. دمشقی درباره آداب نوروزی در دربار ساسانی می نویسد: «در پگاه نوروز مردی با خوانی نقره به مجلس نوروزی پادشاه وارد می شد که بر آن از گندم و جو و باقلا و ماش و کنجد و برنج هر یک هفت خوشه و هفت دانه و نیز پاره ای شکر و دینار و درهم درست گذاشته بودند و آن را پیشاپیش پادشاه می گذاشت.»
در بیشتر مناطق ایران در تحویل سال، سفره هفت سین پهن میکنند و هفت نوع خوراکی که نخستین حرف نام هر یک سین است مانند سیب، سنجد، سمنو، سرکه، سماق، سیریا سیاه دانه روی آن میچینند. در برخی از روستاهای استان فارس و خراسان سفره هفت میم و سفره هفت شین، از هفت گیاه و میوه نیز پهن میشود که خوراکی های مرغ، ماهی، میگو، مسقطی، موز، مویز و مدنی (لیمو شیرین) سفره هفت میم شیرازی ها است.
برخی «سین» را کوتاه شده واژه سینی میدانند و می گویند در زمان قدیم مائده های تازه و خشک زمینی را در هفت سینی یا هفت خوان مسین میچیدند و در نوروز به حضور شاهان میبردند. هر یک از این مائده ها نمونه یکی از محصولاتی بود که در سرزمین ایران به دست می آمد. همچنین، گفته اند امشاسبندان، هفت فرشته مقدس دین مزدیسنا در ده روز فروردگان از ۲۹ اسفند تا ۵ فروردین، از جهان مینوی فرود می آمدند و مردم هفت خوان از مائده های زمینی برای آنها مهیا می کردند. ظاهرا رسم گستردن سفره در نوروز و چیدن هفت نوع خوراکی بر روی آن بازمانده رسمی کهن است و شماره هفت نیز تمثیلی است از هفت ایزد دین مزدیسنا. زرتشتیان ایران خوان نوروزی را با سه سینی، هر یک حاوی هفت گونه شیرینی و میوه تازه و خشک به نشانه هفت فرشته امشاسبند میآرایند.
بر سفره نوروزی، بهجز هفت سین، آینه، لاله، شمع، قرآن، تنگ ماهی، شیرینی و چند تخم مرغ رنگ شده که هریک از اینها در فرهنگ ایرانی معنا و مفهومی نمادین دارند.
«رسم آبپاشی»
از رسمهای کهن ایرانیان در نوروز رسم آبپاشی به یکدیگر و یا آبتنی و شستوشوی خود با آب بوده است. ابوریحان بیرونی در رابطه با این رسم نوشته است: «چون تن انسان در زمستان به کثافات آتش، یعنی دود و خاکستر آلوده میشود، مردم با آبپاشی به خود یا آبتنی این کثافات را از خود دور و خویشتن را تطهیر و پاکیزه میکنند». او همچنین در سبب آب پاشیدن به یکدیگر نوشته است: «در این روز مردم به یکدیگر آب میپاشند و سبب این کار همان اغتسال است و برخی گفتهاند که علت این است که در کشور ایران دیرگاهی باران نبارید، ناگهان باران سخت بارید و مردم به این باران تبرک جستند و از این آب به یکدیگر پاشیدند و اینکار، همینطور در ایران مراسم مرسوم بماند».
هرچند امروز رسم کهن آبپاشی در نوروز کمتر در ایران اتفاق میافتد، لیکن بقایای آن را در آئینهای مربوط به چهارشنبهسوری در برخی از شهرستانهای ایران میتوان دید. رسم آبفشانی در نوروز هنوز میان گروهی از مردم سرزمینهای همسایه ایران، از جمله شیعیان پاکستان رایج است.
«رسم هدیه نوروزانه»
رسم نوروزانه یا عیدانه از دیرباز در میان اقشار مردم ایران معمول بوده است. ابوریحان بیرونی از رسم هدیه فرستادن مردمان برای یکدیگر در نوروز سخن گفته و آن را همچون نوروز، رسم کهن و بنیانگذار آن را جمشید میداند. او در سبب پیدایش این رسم نوشته است: «جمشید در روز نوروز، نیشکر را در ایران یافت و دستور داد تا آب این نی را بیرون آورند و از آن شکر بسازند. از آن رو مردم برای تبرک، برای یکدیگر شکر به عنوان هدیه میفرستادند.»
«ﻳﺎدآوری ﻣﺮدﮔﺎن»
ﺑﺰرﮔﺪاﺷﺖ روان درﮔﺬﺷﺘﮕﺎن و ﻳـﺎدآوری ﻣﺮدﮔـﺎن در آﺧﺮﻳﻦ روزﻫﺎی ﭘﺎﻳﺎن ﺳﺎل، ﺑﻪ وﻳﮋه در آﺧﺮﻳﻦ ﺷﺐ ﺟﻤﻌـﻪ ﺳﺎل ﻛﻬﻨﻪ، ﺑﺎزﻣﺎﻧﺪهای از آﺋﻴﻦ ﻫﺎی ﻧﻴﺎﭘﺮﺳﺘی در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﺎی دوران اﻳﺮان ﺑﺎﺳﺘﺎن اﺳﺖ. ﭘﺎرﺗﻴﺎن ﻛﻪ در ﺳﺮزﻣﻴﻦ ﺧﺎور اﻳﺮان میزﻳﺴﺘﻨﺪ و ﺑﻨﻴﺎنگذار دوﻟﺖ اﺷﻜﺎﻧﻲ ﺑﻮدﻧﺪ، از ﭘﻴﺶ از آﻣﺪن ﺑﻪ اﻳﺮان، ارواح ﻧﻴﺎﻛﺎن خود را میﭘﺮﺳﺘﻴﺪﻧﺪ. آنها ﭘﺲ از ﭘﺬﻳﺮش دﻳـﻦ ﻣﺰدﻳﺴﻨﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎن ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻣﺬﻫـﺐ ﻗﺪﻳﻤﺸﺎن ﺑﻪ آﺋﻴﻦ ﻧﻴﺎپرستی و ﻧﻴﺎﻳﺶ روان ﻧﻴﺎﻛﺎن ادامه میدادﻧﺪ. آﺛﺎری از آﺋﻴﻦﻫﺎی ﻛﻬﻦ ﻧﻴﺎﭘﺮستی و ﻣﺮاﺳﻢ ﻳـﺎدآوری ﻣﺮدﮔﺎن را ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻫﺎ و رﺳﻢ و آﺋﻴﻦهای ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن در ﻣﻴﺎن ﻫﻤﻪ اﻗﻮام از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻴﺎن ﭘـﻴﺮوان دﻳـﻦ ﻫـﺎی ﺑـﺰرگ ﺟﻬﺎن، ﻣﺎﻧﻨﺪ زرتشتی، مسیحی و اﺳﻼم میﺗﻮان ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻛﺮد.
منابع:
ﭘﮋوﻫشهای ﻓﺮهنگی، ۱۳۸۰ دمشقی،ﺷﻤﺲاﻟﺪﻳﻦ ﻣﺤﻤﺪ، ﻧﺨﺒﺔاﻟﺪﻫﺮفی ﻋﺠﺎﺋﺐاﻟـﺒﺮ و اﻟﺒﺤﺮ،ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺳﻴﺪ ﺣﻤﻴﺪ ﻃﺒﻴﺒﻴﺎن ﺗﻬﺮان: ﻓﺮﻫﻨﮕﺴﺘﺎن ادب
ﺑﻴﺮونی، اﺑﻮرﻳﺤﺎن.آﺛﺎراﻟﺒﺎﻗﻴﻪ ﻋﻦ اﻟﻘﺮون اﻟﺨﺎﻟﻴﻪ. ﺑﻪ ﻛﻮﺷﺶ زاﺧﺎﺋﻮ، آﻟﻤﺎن،ﻻﻳﭙﺰﻳک،۱۹۲۳ﻣﻴﻼدی
ﻧﮕﺎهی ﻛﻮﺗﺎﻩ ﺑﻪ ﺗﺎﺭﻳﺨﭽﻪ ﺟﺸﻦﻫﺎی ﻧﻮﺭﻭﺯ نوشته ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻓﺮﺍﻗی
انتهای پیام